یادداشت
سلولهای بنیادی بالغ در چشم: تشخیص، شناسایی، و کاربرد درمانی در بازسازی چشم
نتایج حاصل از مطالعات اخیر حاکی از نقش گسترده سلولهای بنیادی در بخشهای مختلف چشم دارد.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، سلولهای بنیادی بالغ، موجود در قسمتهای مختلف بدن انسان، سلولهای تمایز نیافتهای هستند که میتوانند تکثیر و تمایز پیدا کنند تا جایگزین سلولهای در حال مرگ در بافتها شوند. سلولهای بنیادی به طور خاص در قرنیه، شبکه ترابکولار، عدسی کریستالی، عنبیه، جسم مژگانی، شبکیه، مشیمیه، صلبیه، ملتحمه، پلک، غده اشکی و چربی مداری شناسایی شدهاند. شناسایی سلولهای بنیادی چشمی، استراتژیهای درمانی بالقوه را برای بیماریهای چشمی غیر قابل درمان گسترش میدهد. در حال حاضر، پیوند سلولهای بنیادی برای بیماریهای قرنیه و ملتحمه، رایج ترین درمان مبتنی بر سلولهای بنیادی در مدیریت بالینی چشم است. سلولهای بنیادی اپیتلیال لنز در درمان آب مروارید کودکان استفاده شده است. چندین آزمایش بالینی در مراحل اولیه برای بازسازی قرنیه و شبکیه با استفاده از سلولهای بنیادی چشمی نیز در حال انجام است. مطالعات پیش بالینی گستردهای با استفاده از سلولهای بنیادی چشمی انجام شده است که نتایج دلگرم کنندهای را نشان میدهد. سلولهای بنیادی چشمی در حال حاضر در درمانهای بالقوه بیماریهای چشمی امیدوارکننده هستند.
سلولهای بنیادی در بخش قدامی
قرنیه
قرنیه یک بافت شفاف و بدون عروق در خارجی ترین لایه کره چشم است و وظیفه انتقال و شکست نور را بر عهده دارد. قرنیه از سه لایه سلولی تشکیل شده است: یک اپیتلیوم طبقه بندی شده، یک استروما که تقریباً 90 درصد قرنیه را تشکیل میدهد، و یک لایه تک لایه اندوتلیوم که مسئول حفظ کم آبی قرنیه است. قرنیه توسط صلبیه مات احاطه شده است. محل اتصال بین آنها لیمبوس یا ناحیه لیمبال نامیده میشود. سلولهای بنیادی اپیتلیوم قرنیه، استروما و اندوتلیوم منحصراً در لیمبوس شناسایی شدهاند.
اپیتلیوم قرنیه
اپیتلیوم قرنیه به طور مداوم در طول زندگی تجدید میشود و توسط جمعیتی از سلولهای بنیادی در لایه بازال اپیتلیوم لیمبوس پشتیبانی میشود که به عنوان سلولهای بنیادی/پیش ساز اپیتلیال لیمبال (LESCs) نیز شناخته میشود. ناحیه لیمبال و مسئول جایگزینی سلولهای اپیتلیال قرنیه تحت شرایط فیزیولوژیکی و پس از آسیب هستند.
استرومای قرنیه
سلولهای بنیادی استرومایی قرنیه (CSSCs) که سلولهای بنیادی مزانشیمی لیمبال یا سلولهای طاقچه لیمبال نیز نامیده میشوند، در استرومای لیمبال قدامی شناسایی شدند. فرض بر این است که CSSCها سلولهای مزانشیمی هستند که نزدیک به LESCها در دیوارههای Vogt7 و نشانگرهای آنژیوژنز α-SMA، CD31، CD34، Flk-1، VWF و PDGFRb.19 هستند. بیان این نشانگرهای سلول بنیادی در CSSCها برای جلوگیری از تمایز و حفظ ساقه LESCها برای آنها حیاتی است.
اندوتلیوم قرنیه
برخلاف اپیتلیوم، اندوتلیوم توانایی بازسازی محدودی دارد زیرا سلولهای اندوتلیال قرنیه انسان در فاز G1 چرخه سلولی متوقف میشوند. گزارش شده است که سلولهای بنیادی اندوتلیال قرنیه احتمالاً در ناحیه انتقال (TZ)، یک ناحیه حلقوی صاف که ناحیه بین لبه اندوتلیوم قرنیه محیطی و ابتدای کانال شلم را در بر میگیرد، با خط شوالبه در وسط قرار دارد.
سلولهای بنیادی در بخش خلفی
شبکیه چشم
شبکیه داخلی ترین و حساس ترین بخش به نور چشم است و وظیفه تبدیل محرکهای بینایی از محیط بیرون را به تکانههای الکتریکی دارد که به مغز ارسال میشود. شبکیه از دو لایه تشکیل شده است: (1) شبکیه عصبی داخلی، که شامل پنج نوع نورون (سلولهای گانگلیونی شبکیه (RGCs)، سلولهای دوقطبی، سلولهای آماکرین، سلولهای افقی و گیرنده های نوری) و سلولهای گلیال است که ساختار اصلی را تشکیل میدهند. شبکیه، و (2) اپیتلیوم رنگدانه بیرونی شبکیه (RPE)، یک تک لایه رنگدانهای تخصصی که بین گیرنده نوری و مشیمیه قرار دارد.
سلولهای بنیادی بالغ در شبکیه چشم انسان؟
نورونهای شبکیه در مهره داران پایین تر، به ویژه ماهیها و دوزیستان، میتوانند در طول زندگی بازسازی شوند. اما محققان به طور مداوم تلاش کردهاند تا وجود سلولهای بنیادی بالغ را در شبکیه چشم انسان شناسایی کنند، با چندین پیشنهاد مبنی بر اینکه سلولهای بنیادی بالغ ممکن است در حاشیه مژگانی، گلیا مولر و RPE قرار گیرند.
حاشیه مژگانی
ناحیه حاشیهای مژگانی (CMZ) ناحیه محیطی و غیر لایهای است که در محل اتصال بین جسم مژگانی و محیطی ترین شبکیه عصبی قرار دارد. در مهره داران پایین تر، ثابت شده است که CMZ سلولهای بنیادی شبکیه را در خود جای میدهد که قادر به ایجاد نورونهای مختلف شبکیه پس از آسیب هستند.
مولر گلیا
سلولهای گلیال مولر شایع ترین سلولهای گلیال در شبکیه هستند. آنها در تمام لایههای شبکیه قرار دارند و هموستاز و متابولیسم نورونهای شبکیه را از طریق تنظیم محیط خارج سلولی، مانند انتقال یون بین سلولی، آب و بی کربنات حفظ میکنند.
درمان با سلولهای بنیادی برای بیماریهای شبکیه
جایگزینی مبتنی بر سلولهای بنیادی
هدف از درمانهای مبتنی بر سلولهای بنیادی کنونی برای بیماریهای شبکیه، جایگزینی شبکیه عصبی، عمدتاً گیرندههای نوری، و RPE زمینهای با سلولهای بنیادی تمایز یافته است. منابع سلولهای بنیادی مختلفی برای ظرفیت شان در بازسازی شبکیه مورد بررسی قرار گرفتهاند، از جمله سلولهای پیش ساز شبکیه مشتق از جنین (fRPCs)، ESCs، iPSCs، سلولهای بنیادی مشتق شده از بند ناف و سلولهای بنیادی مشتق از مغز استخوان.
پوست پلک
لاملای قدامی پلک توسط یک اپیدرم نازک حاوی فولیکولهای مژه پوشیده شده است. مانند پوست در سایر نواحی، پوست پلک به طور مداوم در طول زندگی تجدید میشود. حفظ هموستاز و بازسازی پوست پلک به سلولهای بنیادی ساکن در اپیدرم و فولیکولها بستگی دارد. چندین مطالعه گزارش کردند که نشانگرهای سلولهای بنیادی اپیتلیال CK19 و CK15 بر خلاف فولیکولهای طبیعی مو در سراسر غلاف ریشه خارجی فولیکول مژه توزیع شده اند.
صلبیه
صلبیه یک بافت همبند مات و متراکم است که عمدتاً از کلاژن و برخی الیاف الاستیک تشکیل شده است. صلبیه به عنوان بیرونی ترین و ضخیم ترین لایه کره چشم، مسئول محافظت از محتویات داخل چشمی در برابر آسیب است. سلولهای بنیادی/پیش ساز صلبیه (SSPCs) از موشها و خوکچههای هندی جدا شده و از نظر نشانگرهای سلولهای بنیادی ABCG2، Six2، Notch1 و Pax6 و نشانگرهای مزانشیمی Sca-1، CD90.2، CD44، CD105 و CD73 مثبت بودند. نشان داده شد که SSPCها دارای پتانسیل چند توانی برای تمایز به دودمان غضروفی، استخوانی، چربی زایی و نوروژنیک هستند.
ماهیچههای پلک
پلک شامل چندین ماهیچه است که برای ساختار و تحرک پلک حیاتی هستند: چشم چشمی مسئول پلک زدن و بسته شدن اجباری پلک است. بالابر palpebrae superioris و ماهیچه مولر در پلک فوقانی وجود دارند که با هم برای حفظ موقعیت پلک بالایی عمل میکنند. شواهد نشان داد که سلولهای بنیادی عضله اسکلتی جدا شده از پلک زائد، تکثیر و تمایز میوژنیک بالایی را نشان میدهند، که نشان میدهد منبع مناسبی برای سلول درمانی در اختلالات عضلانی است.
محافظت عصبی
اگرچه پیوند سلولهای بنیادی در ترمیم شبکیه در برخی از مطالعات حیوانی موثر است، کارایی ادغام نسبتا کم و محدود به یک منطقه کوچک بود، که نشان میدهد سلولهای پیوند شده ممکن است اثر محافظتی بر روی سلولهای عصبی شبکیه باقی بگذارند. اخیراً تمرکز تحقیقات به درمان های محافظت کننده عصبی معطوف شده است. سلولهای بنیادی بالغ در قرنیه، شبکه ترابکولار، عدسی، عنبیه، جسم مژگانی، شبکیه، مشیمیه، صلبیه، ملتحمه، پلک، غده اشکی و چربی مداری شناسایی شدهاند. برخی از این سلولهای بنیادی چشمی گردش سلولی موضعی را حفظ میکنند، در حالی که برخی به نظر نمیرسد در چشم بالغ تکثیر شوند و فقط خواص سلولهای بنیادی را در شرایط آزمایشگاهی نشان میدهند. با این وجود، شناسایی سلولهای بنیادی چشمی نه تنها به کشف مکانیسمهای هموستاز در چشم کمک میکند، توسعه آسیبشناسیهای چشمی را توضیح میدهد، بلکه پایهای را برای درمان با سلولهای بنیادی بزرگسالان برای بیماریهای چشمی فراهم میکند.
پایان مطلب/.