یادداشت
تشخیص سرطان اندومتر با امضاهای پروتئینی
یک مطالعه از امضاهای پروتئینی برای تشخیص زودهنگام سرطان اندومتر در مایع دهانه رحم و واژن پرده برداری کرد.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، در مطالعهای که اخیراً در نشریه eBioMedicine منتشر شده است، محققان امضاهای پروتئومی را در پلاسمای خون و مایع دهانه رحم برای تشخیص سرطان اندومتر ارزیابی کردند.
پیش زمینه
سرطان اندومتر به عنوان شایعترین سرطان زنان در کشورهای با درآمد بالا، با افزایش نرخ بروز آن با افزایش جهانی چاقی مرتبط است. علیرغم درمان پذیری بالای آن در صورت تشخیص زودهنگام، پیش آگهی مراحل پیشرفته همچنان مبهم است و بر نیاز حیاتی به تشخیص زودهنگام تاکید میکند.روشهای تشخیصی سنتی، شامل سونوگرافی ترانس واژینال، هیستروسکوپی و بیوپسی، موثر و در عین حال تهاجمی و استرسزا هستند و تقاضا برای روشهای سادهتر و غیرتهاجمیتر تست را افزایش میدهند. آزمایشهای خون، اگرچه در دسترس هستند، اغلب در تشخیص زودهنگام سرطان به دلیل غلظت کم نشانگرهای زیستی، به ویژه در تومورهای کوچک یا در مراحل اولیه، کمتر موثر عمل میکنند. برعکس، مایع سرویکو واژینال یک جایگزین امیدوارکننده ارائه میکند و از اتصال حفره رحم به دستگاه تناسلی تحتانی برای ارائه یک منبع نشانگر زیستی کمتر تهاجمی استفاده میکند. مطالعات گذشته، از جمله کارهای اوفلین و همکاران، امکان تشخیص سرطان اندومتر را از طریق سیتولوژی مایع دهانه رحم و واژن نشان دادهاند، اگرچه چالشها در تکرارپذیری و نیاز به تخصص عملی بودن آن را محدود میکند. ظهور فنآوریهای با توان بالا و هوش مصنوعی در پروتئومیکس اکنون نوید عصر جدیدی در کشف نشانگرهای زیستی سرطان است، با پلتفرمهایی مانند SWATH-MS که تجزیه و تحلیل امضای پروتئین دقیق و قابل اعتمادی را ارائه میدهند. هدف این مطالعه بررسی قابلیتهای تشخیصی امضاهای پروتئین مایع دهانه رحم و واژن، مقایسه اثربخشی آنها در برابر نشانگرهای مشتق شده از پلاسما، و ارزیابی پتانسیل آنها برای شناسایی نه تنها مراحل اولیه، بلکه انواع پیشرفته و تهاجمی سرطان اندومتر است.
در مورد مطالعه
در مطالعه حاضر، محققان عملکرد امضاهای پروتئومی از مایع سرویکوواژینال و پلاسما را برای تشخیص سرطاناندومتر ارزیابی کردند. آنها زنان مبتلا به خونریزی پس از یائسگی و مبتلایان به سرطاناندومتر را ثبت نام کردند. موارد مونث با شواهد هیستوپاتولوژیک سرطان اندومتر بر اساس هیسترکتومی بودند. گروه شاهد، زنان علامت دار بدون سرطان اندومتر یا هیپرپلازی آتیپیک بودند. افراد با سابقه بدخیمی زنان یا هیسترکتومی از مطالعه خارج شدند. مایع سرویکوواژینال و خون جمع آوری شد و طیف سنجی جرمی انجام شد. نقشههای پروتئومی دیجیتالی با استفاده از اکتساب پنجره متوالی تمام طیفهای جرمی نظری به دست آمد دادههای طیفی حاصل تبدیل شدند و در برابر یک کتابخانه پلاسمای انسانی و یک کتابخانه منتشر شده قبلی از 19394 پپتید و 2425 پروتئین در مایع سرویکوواژینال جستجو شدند. برای انتخاب ویژگی از مدل سازی جنگل تصادفی (RF) استفاده شد. متمایزترین پروتئینها بر اساس میانگین کاهش دقت رتبه بندی شدند. مدلهای رگرسیون لجستیک تودرتو با افزودن متوالی پروتئینها بر اساس رتبه آنها ساخته شدند. مدل صرفهجویی شناسایی شد. عملکرد مدل با رسم منحنی مشخصه عملکرد گیرنده و محاسبه مساحت زیر منحنی (AUC) ارزیابی شد. برای مقایسه عملکرد مدلهای تودرتو از آزمونهای نسبت درستنمایی و معیارهای اطلاعاتی آکایک (AIC) استفاده شد.
یافتهها مطالعه
به طور کلی، 118 زن یائسه با علائم انتخاب شدند. از این تعداد، 53 مورد سرطاناندومتر را تایید کرده بودند و 65 مورد هیچ شواهدی از سرطان نداشتند. اکثر شرکتکنندگان (86%) سفیدپوست بودند و آنهایی که سرطاناندومتر داشتند احتمالاً مسنتر بودند و شاخص توده بدنی (BMI) بالاتری نسبت به گروه کنترل داشتند. در مجموع، 597، 310 و 533 پروتئین به ترتیب در مایع رویی دهانه رحم، گلولههای سلولی و نمونههای پلاسمااندازه گیری شد. به طور کلی، 941 پروتئین منحصر به فرد در انواع نمونه شناسایی شد. شواهدی مبنی بر جدایی بین سرطانها و گروههای کنترل بر اساس پروتئینهای رویی مایع سرویکوواژینال وجود داشت. طبقهبندیکنندهها بر اساس معیار کاهش میانگین دقت مدل RF انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل اجزای اصلی (PCA) با استفاده از پروتئینهای متمایز برتر، تمایز قویتری را بین سرطآنها و گروههای کنترل نشان داد. مدل با پنج پروتئین تمایز برتر دارای کمترین مقدار AIC بود و به عنوان یک مدل صرفهجویی انتخاب شد. این مدل سرطاناندومتر را با AUC، حساسیت و ویژگی به ترتیب 95/0، 91 درصد و 86 درصد پیشبینی کرد. تجزیه و تحلیل انتخاب ویژگی نشان داد که 38 پروتئین برای تمایز بین سرطان و شاهد مهم هستند. پروتئینهای موجود در گلولههای سلولی مایع گردن رحم به عنوان نشانگرهای زیستی سرطان نسبت به پروتئینهای مشتق شده از مایع رویی کمتر امیدوارکننده بودند. پروتئینهای متفاوت کمتری در پلاسما بین موارد و گروه شاهد در مقایسه با مایع سرویکوواژینال وجود داشت، با شواهد کمی از تبعیض بر اساس پروتئینهای پلاسما. PCA نشان دهنده یک جدایی متوسط بین سرطانها و شاهد بود. یک پانل بیومارکر سه پلاسما سرطاناندومتر را با AUC، حساسیت و ویژگی به ترتیب 87/0، 75 و 84 درصد پیش بینی کرد. تجزیه و تحلیل انتخاب ویژگی شش پروتئین پلاسما را به عنوان طبقهبندیکننده مهم نشان داد. علاوه بر این، پانلهای سه و چهار نشانگر مایع سرویکوواژینال و پروتئینهای پلاسما سرطاناندومتر در مراحل اولیه را با AUC 0.92 و 0.88 پیش بینی کردند. علاوه بر این، پانلهای پنج و شش نشانگر مایع سرویکوواژینال و پروتئینهای پلاسما سرطاناندومتر در مراحل پیشرفته را با AUC 0.96 و 0.93 پیش بینی کردند.
نتیجه گیری
افزایش بروز سرطاناندومتر در کشورهای با درآمد بالا، به موازات افزایش نرخ چاقی، بر نیاز فوری به روشهای موثر تشخیص زودهنگام تاکید میکند. این مطالعه پتانسیل مایع دهانه رحم و پلاسما را به عنوان منابعی برای تشخیص کم تهاجمی نشانگرهای زیستی مشتق از سرطان، با تمرکز بر پروتئینهایی مانند LG3BP و LY6D که با فرآیندهای سرطان مرتبط هستند و در تشخیص سرطاناندومتر امیدوارکننده هستند، برجسته میکند. ایمونوگلوبولینها و سایر نشانگرهای زیستی نیز شناسایی شدهاند که به پاسخ ایمنی بدن به بدخیمیها اشاره میکنند. این تحقیق از امکان استفاده از فناوریهای با توان بالا برای تشخیص سرطان اندومتر از طریق پروتئینهای مایع دهانه رحم و واژن پشتیبانی میکند، که در مقایسه با روشهای سنتی، روشی مناسبتر و قابل دسترستر برای بیمار ارائه میدهد. این یافتهها، در کنار توسعه ابزارهای تشخیصی جدید مانند تست PapSEEK، نشان میدهد که آنالیز پروتئومیک هدفمند و پانلهای نشانگر زیستی میتواند به طور قابل توجهی تشخیص زودهنگام و نتایج درمان سرطاناندومتر را بهبود بخشد. با این حال، این مطالعه اعتبار بیشتر این نشانگرهای زیستی و توسعه سنجشهای بالینی قابل اجرا را میطلبد که به طور بالقوه مراقبت از بیمار را از طریق آزمایشهای تشخیصی نوآورانه متحول میکند.
پایان مطلب./