تاریخ انتشار: ﺳﻪشنبه 21 فروردین 1403
هدف قرار دادن التهاب به عنوان درمان سرطان
یادداشت

  هدف قرار دادن التهاب به عنوان درمان سرطان

براساس بررسی‌های انجام شده با هدف قرار دادن التهاب می‌توان به شکل موثری با سلول‌های سرطانی مقابله کرد.
امتیاز: Article Rating

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، از زمان پیدایش زخم‌ها و عفونت‌ها، التهاب همراه انسان بوده است. در دهه‌های گذشته، تلاش‌های زیادی برای بررسی نقش بالقوه التهاب در سرطان، از توسعه تومور، تهاجم و متاستاز گرفته تا مقاومت تومورها تا درمان انجام شده است. عوامل هدف‌دار التهاب نه تنها پتانسیل را برای سرکوب توسعه سرطان نشان می‌دهند، بلکه اثربخشی سایر روش‌های درمانی را نیز بهبود می‌دهند. 
واسطه‌های التهاب در سرطان
فرآیند توسعه سرطان چند مرحله‌ای می‌تواند توسط عوامل اتیولوژیک مانند محرک‌های سرطان زا یا عفونت انکوژنیک آغاز شود. تحت قرار گرفتن در معرض چنین عوامل اتیولوژیک، سلول‌هایی با مزایای بقا به زیرجمعیت‌های شروع کننده تومور با ظرفیت رشد و خود تجدیدی نامحدود تبدیل می‌شوند. همانطور که توسط مطالعات اپیدمیولوژیک نشان داده شده است، کولیت اولسراتیو و بیماری کرون می‌تواند خطر ابتلا به سرطان روده بزرگ را افزایش دهد، که یکی از بهترین نمونه‌های شناخته شده التهاب مرتبط با تومور است. علاوه بر این، عفونت انکوژنیک توسط عوامل میکروبی مانند هلیکوباکتر پیلوری و هپاتیت B نیز به عنوان عوامل خطر برای سرطان معده و کبد توصیف شده است.
سلول‌های التهابی کلیدی در سرطان
TME التهابی بسیار پویا و پیچیده است، جزء سلولی آن شامل ماکروفاژهای مرتبط با تومور (TAMs)، نوتروفیل‌های مرتبط با تومور (TANs)، سلول‌های دندریتیک (DCs)، سلول‌های سرکوبگر مشتق از میلوئید (MDSCs) و لنفوسیت‌های T است. این سلول‌های نفوذ کننده تومور به طور جمعی یک محیط التهابی را حفظ می‌کنند که امکان رشد تومور و علاوه بر این، سرکوب سیستم ایمنی در طول پیشرفت تومور را فراهم می‌کند. 
نوتروفیل‌های مرتبط با تومور (TANs)
نوتروفیل‌ها بیشترین نسبت لکوسیت‌های خون را تشکیل می‌دهند و جمعیت اصلی سلول‌های موثر بر محرک‌های التهابی مانند عفونت پاتوژن هستند. قطبش N1 و N2 TAN ها را می‌توان به ترتیب توسط اینترفرون نوع 1 (IFN) و TGF-β القا کرد. عوامل مشتق شده از تومور باعث تغییر نوتروفیل‌های نفوذی به سمت فنوتیپ ضد توموری می‌شوند. جالب توجه است که اکثر نوتروفیل‌ها در TME یک فنوتیپ N2 را نشان می‌دهند و متاستاز تومور را از طریق مکانیسم‌های مختلف تسهیل می‌کنند.
ماکروفاژهای مرتبط با تومور (TAMs)
طیف گسترده‌ای از عملکردهای ایمنی TAMs در فرآیندهای التهابی مانند بهبود زخم به خوبی مستند شده است. مشابه نوتروفیل‌ها، ماکروفاژها را نیز می‌توان به زیرگروه‌های M1 پیش التهابی و M2 ضد التهابی تقسیم کرد. نمایه بیان ماکروفاژهای M1 شامل سطوح بالای MHC کلاس II، CD80 و CD86 است، در حالی که ماکروفاژهای M2 به شدت CD163 و CD206 را بیان می‌کنند. پس از قرار گرفتن در معرض سیتوکین‌هایی مانند IL-4، M-CSF/CSF1، IL-10، IL-33، IL-21، و TGF-β، TAM ها به فنوتیپ M2 تغییر می‌کنند، در حالی که M1 TAM ها می‌توانند توسط TNF-α یا فعال شوند. فاکتور محرک کلنی گرانولوسیت-ماکروفاژ (GM-CSF)، M1 TAMها به کارگیری و فعالیت‌های ضد توموری سلول‌های سیتوتوکسیک CD8+ T و سلول‌های کشنده طبیعی (NK) را تسهیل می‌کنند.
سلول‌های دندریتیک (DC)
DCها سلول‌های مشتق از مغز استخوان هستند که سیگنال خطر را در محیط تشخیص می‌دهند و سیگنال را به سلول‌های ایمنی سازگار مانند لنفوسیت‌های T منتقل می‌کنند. بنابراین، DCها به عنوان پیام رسان بین ایمنی ذاتی و تطبیقی عمل می‌کنند. DCهای غیرفعال به عنوان DCهای نابالغ شناخته می‌شوند که آنتی ژن‌های خود را به سلول‌های T ارائه می‌دهند و با افزایش فعالیت سلول‌های T تنظیمی، تحمل ایمنی را القا می‌کنند.
سلول‌های سرکوبگر مشتق از میلوئید (MDSCs)
سلول‌های سرکوبگر مشتق از میلوئید موش (MDSCs) سلول‌های میلوئیدی نابالغ هستند و می‌توانند به سلول‌های سرکوبگر مشتق از میلوئید مونوسیتی (M-MDSCs) با بیان سطحی CD11b + Ly6G-Ly6C-بالا و پلی‌مورفونکلئر-سلول‌های میلوئیدی-پرسنده تقسیم شوند. در مقابل، شناسایی نمایه بیان MDSCهای انسانی وجود ندارد زیرا لکوسیت‌های انسانی Gr-1 را بیان نمی‌کنند. با توجه به فعالیت‌های سرکوب‌کننده ایمنی قوی MDSCها و شباهت‌های آن‌ها با نوتروفیل‌ها و مونوسیت‌ها، شناسایی ترکیب‌های نشانگر قوی و پارامترهای دروازه‌ای برای زیرمجموعه‌های MDSC از اهمیت بالایی برخوردار است.
سیتوکین‌های التهابی کلیدی در سرطان
سیتوکین‌ها پلی پپتیدها یا گلیکوپروتئین‌هایی با وزن مولکولی کمتر از 30 کیلو دالتون هستند و می‌توانند سیگنال‌های التهابی یا ضد التهابی را به سلول‌های TME منتقل کنند. بسیاری از سیتوکین‌های التهابی با شروع و پیشرفت تومورها مرتبط هستند و این موارد مرتبط با سرطان اغلب در TME تنظیم می‌شوند. درک مکانیسم‌های عمل این سیتوکین‌ها بر روی تومورها، توسعه داروهای ضد سرطان مربوطه را تسهیل می‌کند.
فاکتور نکروز تومور آلفا (TNF-α)
فعالیت‌های تنظیمی TNF-α در سیستم ایمنی ذاتی در طول زمان به طور گسترده مورد بررسی قرار گرفته است. TNF-α می‌تواند توسط ماکروفاژها، لنفوسیت‌های T، سلول‌های NK، نوتروفیل‌ها، ماست سل‌ها، ائوزینوفیل‌ها و نورون‌ها تولید شود و در طیف وسیعی از سیگنال دهی التهابی نقش دارد. به عنوان یک سیتوکین پیش التهابی، بیان نابجای TNF-α نیز در چندین بدخیمی از جمله سرطان پروستات، تخمدان، کبد و سینه شناسایی شد. به عنوان مثال، سطح mRNA و پروتئین TNF-α هر دو در سلول‌های تومور و استرومایی سرطان سینه با پیش آگهی بدتر تنظیم شد.
تبدیل فاکتور رشد بتا (TGF-β)
TGF-β که توسط سلول‌های التهابی مانند نوتروفیل‌ها و ماکروفاژها تولید می‌شود، مدت‌هاست که به عنوان یک سیتوکین پلیوتروپیک که در شروع و پیشرفت تومور دخیل است، شناسایی شده است. تاکنون سه ایزوفرم لیگاندهای TGF-β پستانداران شناسایی شده است: TGF-β1، TGF-β2، و TGF-β3، که با اتصال به گیرنده‌های نوع I (TGF-βRI) و نوع II (TGF-βRII)، تحریک می‌شوند. علاوه بر سلول‌های تومور، ماتریکس استخوان نیز منبع مهمی از TGF-β است که TGF-β را به متاستاز استخوانی تومورها مرتبط می‌کند.
اینترفرون‌ها (IFN)
IFN ها را می‌توان بر اساس ساختار و گیرنده‌هایشان در نوع I، نوع II و III طبقه بندی کرد و به طور گسترده در پاسخ‌های تومور و التهابی نقش دارند. در میان آن‌ها، اینترفرون نوع I (IFN-Is) از 13 ایزوفرم تشکیل شده است و به طور گسترده برای فعالیت‌های ضد پاتوژن و پیش التهابی آن‌ها شناخته شده است. گیرنده IFN نوع I از زیر واحدهای IFNAR1 و IFNAR2 تشکیل شده است. مهمترین منبع IFN نوع I، DCهای پلاسماسیتوئیدی (pDCs) است که به آن‌ها سلول‌های طبیعی تولیدکننده IFN نیز گفته می‌شود. علاوه بر این، سلول‌های B همچنین قادر به تولید IFN نوع I در داخل بدن هستند، و فیبروبلاست‌ها می‌توانند IFNβ را پس از عفونت‌های ویروسی تولید کنند.
اینترلوکین-1
اینترلوکین (IL)-1 در انواع مختلف تومور از جمله سینه، روده بزرگ، سر و گردن، ریه، سرطان لوزالمعده و ملانوم تنظیم می‌شود که بیان بالای آن نشان دهنده پیش آگهی بد است. IL-1 درون زا تولید شده توسط سلول‌های سرطانی به عنوان یک فاکتور رشد عمل می‌کند که سنتز سایر سایتوکین‌ها مانند IL-6 و TGF-β را به صورت پاراکرین و اتوکرین ترویج می‌کند.
اینترلوکین-6
اینترلوکین (IL)-6 خانواده‌ای از سیتوکین‌های پروتوموروژن است که شامل IL-11، IL-27، IL-31، فاکتور بازدارنده لوسمی (LIF)، انکوستاتین M (OSM)، فاکتور نوروتروفیک مژگانی (CNTF)، کاردیوتروفین-1 است. IL-6 می‌تواند توسط انواع سلولی از جمله سلول‌های T، سلول‌های B، مونوسیت‌ها، فیبروبلاست‌ها، کراتینوسیت‌ها، سلول‌های اندوتلیال، سلول‌های مزانژیال، سلول‌های چربی و سلول‌های تومور تولید شود.
سیگنال دهی ایکوزانوئید
ایکوزانوئیدها مشتقات اکسید شده بسیار فعال زیستی اسیدهای چرب اشباع نشده چند کربنه (PUFAs) هستند که می‌توانند از طریق مسیرهای سیکلواکسیژناز (COX)، لیپوکسیژناز (LOX) و سیتوکروم P450 (cytP450) تولید شوند. در حالی که مسیر COX پروستاگلاندین‌ها (PGs) و ترومبوکسان‌ها (TXs) تولید می کند، مسیر LOX برای تولید لکوترین‌ها (LTs) و لیپوکسین‌ها (LXs) شناخته شده است. کاتابولیسم سریع ایکوزانوئیدها فعالیت آن‌ها را به مکان‌های محلی تولید آن‌ها محدود می‌کند. آبشارهای سیگنال دهی ایکوزانوئید هم در فرآیندهای فیزیولوژیکی و هم در فرآیندهای پاتولوژیک مانند تومورزایی نقش اساسی دارند.
در این بررسی، واسطه‌های التهابی کلیدی در سرطان شرح داده شد. التهاب، به ویژه التهاب مزمن، ممکن است به عنوان آغازگر تومور عمل کند و بقای تومور، تهاجم و متاستاز را افزایش دهد. بنابراین می‌توان تصور کرد که هدف قرار دادن واسطه‌های التهاب ممکن است درمان بیماران سرطانی را تسهیل کند. از یک سو، هدف درمان‌های مبتنی بر التهاب افزایش قابلیت کشتن تومور با فعال کردن سلول‌های ایمنی ضد سرطانی است. از سوی دیگر، آن‌ها همچنین ممکن است با تغییر فنوتیپ‌های سرکوب کننده سیستم ایمنی سلول‌های ایمنی، TME را تغییر شکل دهند.
پایان مطلب/.

ثبت امتیاز
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیدواژه
کلیدواژه