یادداشت
حقایق شیرین و قرصهای تلخ
چگونه قندهای آزاد بر سلامت انسان تأثیر میگذارد.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، در یک مقاله مروری اخیر که در نشریه Nutrients منتشر شده است، محققان شواهد فعلی را در مورد تأثیر قندهای آزاد بر نتایج سلامتی در انسان، از جمله خلق و خو، شناخت، بیماریهای قلبی عروقی، دیابت و چاقی خلاصه کردند. آنها به این نتیجه رسیدند که مصرف بیش از حد قندهای افزوده ممکن است بر سلامت و سلامت کلی تأثیر منفی بگذارد و نیاز به تحقیقات بیشتر در مورد چگونگی تأثیر اشکال مختلف کربوهیدرات بر جمعیتهای مختلف را برجسته میکند.
پیش زمینه
بیماریهای غیرواگیر (NCD)، به گونهای از بیماریها گفته میشود که به صورت مستقیم از یک فرد به فرد دیگر قابل انتقال نیست. از جمله بیماریهای مزمن مانند بیماری قلبی یا سکته و دیابت، تا حد زیادی قابل پیشگیری هستند، اما بخش قابل توجهی از مرگ و میرهای جهانی را تشکیل میدهند. در حالی که محققان بر اصلاح شیوه زندگی برای پیشگیری و درمان بیماریهای غیرواگیر تاکید کردهاند، با شواهدی که نشان میدهد رژیم غذایی بهبود یافته فواید قابلتوجهی دارد، نقش خاص مصرف شکر مورد بحث قرار گرفته است. در اواخر قرن بیستم، کاهش مصرف چربی منجر به افزایش مصرف کربوهیدراتها و قندهای اضافه شده، به ویژه شربت ذرت با فروکتوز بالا شد. این همزمان با افزایش نرخ چاقی، دیابت و بیماری قلبی بود. سالهای اخیر شاهد کاهش جزئی در مصرف شکر بودهایم که به دلیل دستورالعملهای بهداشتی که از مصرف محدود قند روزانه برای کاهش خطرات سلامتی حمایت میکنند، انجام شده است. برخی از مطالعات مصرف بیش از حد قند را با مسائل مختلف سلامتی مرتبط میدانند. در عین حال، تحقیقات دیگر نشان میدهد که قند ممکن است ذاتاً مضرتر از سایر منابع انرژی در رژیم غذایی نباشد.
تاثیر شکر بر سلامتی
نرخ جهانی چاقی در دهههای گذشته به طور قابل توجهی افزایش یافته است و چاقی با بیماریهای غیرواگیر مختلف مرتبط است. بحث در مورد علت اصلی چاقی - شکر، چربی یا کل کالری دریافتی اضافی - همچنان ادامه دارد، با کاهش اخیر در مصرف قند در کنار نرخ مداوم چاقی که اثرات نسلی را نشان میدهد. مطالعاتی که با مقایسه رژیمهای کم کربوهیدرات و کمچرب انجام شد، نتایج متفاوتی را نشان داد که نیاز به مداخلات غذایی شخصیشده را برجسته میکند. مصرف شکر، به ویژه از فروکتوز و نوشیدنیهای شیرین، در مطالعات متعدد با افزایش خطر ابتلا به دیابت نوع 2 (T2DM) مرتبط است. با این حال، یافتهها متناقض هستند، زیرا برخی از مطالعات کوتاهمدت نتوانستهاند روابط واضحی را ایجاد کنند.مطالعات طولانیمدت تأثیر قابل توجهی از دریافت فروکتوز بر مقاومت به انسولین و خطر ابتلا به دیابت، بهویژه در زنان را نشان میدهد. اثرات محافظتی فیبر غذایی و چربیهای خاص بر خطر دیابت نیز اشاره شده است که نشان دهنده پیچیدگی فاکتورهای رژیمی موثر بر دیابت 2 است. نقش کربوهیدراتهای تصفیهشده و نوشیدنیهای شیرین در بیماریهای قلبی به طور فزایندهای شناخته میشود و مطالعات نشان میدهند که ارتباط آنها با دیس لیپیدمی و افزایش خطر قلبی عروقی وجود دارد.در حالی که برخی از مطالعات ارتباط مستقیمی را بین مصرف قند و بیماری قلبی نشان میدهند، برخی دیگر نتایج متناقضی را پیدا میکنند که احتمالاً به دلیل تفاوت در مدت زمان مطالعه و روششناسی است.تحقیقات نشان میدهد که قندها ممکن است نقش مضری در سلامت قلب و عروق داشته باشند، اگرچه انواع خاصی از کربوهیدراتها و چربیهای مصرف شده ممکن است اثرات متفاوتی داشته باشند.فرض بر این است که مصرف بیش از حد قند مزمن عملکرد شناختی را مختل میکند، با مطالعات انجام شده بر روی حیوانات و انسانها اختلالات عصبی و شناختی مرتبط با مصرف زیاد قند نشان داده شده است.مصرف قند مادر در دوران بارداری و شیردهی نیز ممکن است بر شناخت فرزندان تأثیر بگذارد.در حالی که برخی از مطالعات فواید شناختی کوتاه مدت مصرف قند را نشان میدهند، اثرات بلندمدت کمتر واضح است و ممکن است تحت تأثیر عواملی مانند کنترل گلوکز و عادات غذایی در طول زمان باشد. تأثیر شکر بر خلق و خو و رفتار با یافتههای متناقض در مطالعات مورد بحث است. در حالی که مطالعات کوتاهمدت مزایای بالقوه مصرف شکر را برای خلق و خوی نشان میدهد، بهویژه پس از روزهداری، مطالعات طولانیمدت نشان میدهد که بین رژیمهای غذایی با قند بالا و افسردگی، اضطراب و سایر اختلالات خلقی ارتباط وجود دارد. عوامل مخدوش کننده و چالشهای روش شناختی، تحقیقات در مورد رابطه بین قندهای افزوده شده و سلامت روانی را پیچیده میکند و تحقیقات بیشتر را ایجاب میکند.
مکانیسمهای زیربنایی
فرض بر این است که مصرف زیاد قند مزمن از طریق مکانیسمهای عصبی بر خلق و خوی تأثیر میگذارد. رژیمهای غذایی غربی، سرشار از قند، با التهاب، کاهش BDNF در هیپوکامپ و تغییر در سیگنال دهی دوپامین، شبیه رفتارهای اعتیاد آور مرتبط هستند. مصرف شکر میتواند مسیرهای دوپامینرژیک را نامنظم کند و منجر به افزایش جستجو و مصرف شکر، مشابه اعتیاد شود. اختلال در میکروبیوم، به ویژه با رژیمهای غذایی سرشار از قند، التهاب را تشدید میکند و به چاقی و تخریب عصبی کمک میکند. دیس بیوز ناشی از قند ممکن است منجر به نفوذپذیری روده، تحریک التهاب سیستمیک و التهاب عصبی شود که به طور بالقوه اختلالات عصبی و روانپزشکی مرتبط با قند و چاقی را توضیح میدهد.
نتیجه گیری
حداقل شواهد علمی این ادعا را تأیید میکند که قندهای اضافه شده در رژیم غذایی فواید سلامتی دارند. در عوض، تعداد فزایندهای از تحقیقات نشان میدهد که آنها اثرات منفی دارند، به ویژه زمانی که مصرف بیش از حد، طولانی مدت و سرشار از فروکتوز باشد. مکمل گلوکز ممکن است تحت شرایط خاصی مفید باشد، اما میتواند از منابع غذایی، از جمله غلات کامل، سبزیجات و غذاها نیز به دست آید. در حالی که لازم نیست همه قندهای اضافه شده حذف شوند، متخصصان تغذیه توصیه میکنند مصرف آنها را به بیش از 10 درصد از کل مصرف انرژی محدود کنید. علاوه بر این متخصصان به بازبینی بر نیاز به کاوش بیشتر در مورد چگونگی تأثیر شیرین کنندههای مصنوعی و درشت مغذیهای مختلف بر نتایج سلامت و چالشهای ناشی از اختلالات مربوط به قند تأکید کردند. در حالی که مطالعات جمعیتی در مقیاس بزرگ ممکن است برای شناسایی اثرات فردی ایدهآل نباشد، مطالعات کوهورت و کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده در بین جمعیتهای مختلف میتوانند بینشهایی را در مورد اثرات دقیق درشت مغذیها و نحوه تعامل آنها با یکدیگر برای اصلاح نتایج سلامت به دست دهند.
پایان مطلب./