یادداشت
التهاب و تغذیه: دوست یا دشمن؟
محققان نقش التهاب و تغذیه را در ارتباط مستقیم با هم مورد ارزیابی قرار دادند.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، اهمیت تداخل بین التهاب و تغذیه در زمانهای اخیر مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. التهاب به عنوان یک محرک کلیدی برای سوءتغذیه مرتبط با بیماری شناخته شده است که منجر به بی اشتهایی، کاهش مصرف غذا، کاتابولیسم عضلانی و مقاومت به انسولین میشود که حالت کاتابولیک را تحریک میکند. دادههای جالب اخیر نشان میدهد که التهاب همچنین پاسخ به درمان تغذیهای را تعدیل میکند. مطالعات نشان دادهاند که بیماران مبتلا به التهاب بالا هیچ پاسخی به مداخلات تغذیهای نشان نمیدهند، در حالی که بیماران با سطوح پایینتر التهاب واکنشی نشان میدهند. این ممکن است نتایج متناقض آزمایشات تغذیهای را تا به امروز توضیح دهد. چندین مطالعه بر روی جمعیت های ناهمگن بیماران، یا در بیماران بدحال یا بیماران سرطانی پیشرفته، مزایای قابل توجهی را در نتایج بالینی پیدا نکردهاند. برعکس، چندین الگوی غذایی و مواد مغذی با خواص التهابی یا ضد التهابی شناسایی شدهاند که نشان میدهد تغذیه بر التهاب تأثیر میگذارد.
سوء تغذیه و التهاب
DRM یک سندرم پیچیده ناشی از دریافت ناکافی مواد مغذی مورد نیاز برای حمایت از عملکرد فیزیولوژیکی و پاسخهای التهابی سیستمیک مرتبط با بیماری است. انجمن اروپایی تغذیه و متابولیسم بالینی (ESPEN) سوءتغذیه را اینگونه تعریف میکند: حالتی ناشی از عدم دریافت یا جذب مواد مغذی که منجر به تغییر ترکیب بدن (کاهش توده بدون چربی) و توده سلولی بدن میشود که منجر به کاهش عملکرد فیزیکی و ذهنی میشود.
سوء تغذیه - عوامل خطر و تشخیص
DRM چند عاملی است: عوامل خطر عبارتند از پلی داروسازی، مکانیسمهای التهابی مرتبط با بیماری، دریافت یا جذب مواد مغذی به خطر افتاده، تحلیل عضلانی مرتبط با بی حرکتی، سن بالاتر و انزوای اجتماعی. علاوه بر شیوع بالای سوء تغذیه در هنگام بستری، وضعیتهای تغذیهای ممکن است در طول بستری به دلیل از دست دادن اشتهای مربوط به بیماری، ناشتا بودن برای آزمایشهای تشخیصی، عوارض جانبی ناشی از دارو، بیماریهایی که بر عملکرد دستگاه گوارش تأثیر میگذارد یا سایر عوامل مرتبط تشدید شود.
سوء تغذیه - طبقه بندی
ESPEN سه گروه علت شناسی را پیشنهاد میکند: DRM با التهاب، DRM بدون التهاب، و سوء تغذیه/کم تغذیه بدون بیماری. DRM با التهاب را میتوان بیشتر به اشکال حاد و مزمن تقسیم کرد. گروههای بیماران مبتلا به سوءتغذیه مزمن که معمولاً تحت تأثیر التهاب (و در نتیجه کاشکسی) قرار میگیرند شامل بیماران مبتلا به سرطان، بیماری انسداد مزمن ریه (COPD)، بیماریهای التهابی روده، نارسایی احتقانی قلب، بیماری مزمن کلیوی و سایر بیماریهای عضو مرحله نهایی میشوند.
التهاب در سوء تغذیه
در هر دو DRM با التهاب حاد و مزمن، سیستم عصبی سمپاتیک، سیستم ایمنی، و محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال به عنوان یک پاسخ سیستمیک به یک عامل استرس زا و بیماری فعال میشوند. از آنجایی که آنها هم از نظر تشریحی و هم از نظر عملکردی به هم متصل هستند، در پاسخ به عامل استرس زا تعامل دارند. تعدیل محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال ترشح هورمونهای استرس از جمله کورتیزول، کاتکول آمینها را تحریک میکند و سایر هورمونهای تنظیم کننده جنسی، تیروئید و سایر عملکردهای محیطی را سرکوب میکند. در سوءتغذیه، نشان داده شد که ید زدایی از تیروکسین (T4) به تری یدوتیرونین (T3) کاهش مییابد - فرآیندی به نام "سندرم T3 پایین" که یک مکانیسم متابولیک سازگار برای کاهش مصرف انرژی و جلوگیری از کاتابولیسم است.
آیا روش تغذیه یک دوست برای سلامتی است؟ چگونه تغذیه بر التهاب تأثیر میگذارد
در درجه اول، تغذیه به عنوان منبع مواد مغذی ضروری عمل میکند و انرژی و بسترهایی را برای عملکردهای متابولیک متعدد فراهم میکند. با این حال، از آنجایی که تغذیه از دیرباز موضوع مورد علاقه علمی بوده است، دانش در مورد خواص خاص تغذیه یا مواد مغذی با توجه به خواص ضد التهابی آن افزایش یافته است. در حالی که التهاب یک واکنش حاد به عوامل استرسزا مانند ضربه یا عفونت است، تعداد فزایندهای از بیماریهای مزمن مانند بیماریهای قلبی عروقی، اختلالات شناختی عروقی و زوال عقل نیز با التهاب مزمن (اغلب تحت بالینی) مرتبط هستند.
پتانسیل ضد التهابی مواد مغذی و سایر اجزای غذایی
اجزای غذایی متعددی برای خواص ضد التهابی و استفاده بالقوه آنها در تغذیه درمانی مورد بررسی قرار گرفته است. تحقیقات نه تنها بر روی درشت مغذیها مانند اسیدهای چرب یا اسیدهای آمینه و ریز مغذیها مانند ویتامین D متمرکز شده است، بلکه سایر اجزای غذایی مانند فیبر و فیتوکمیکالها را نیز شامل میشود.
آیا روش تغذیه دشمنی برای سلامتی است؟ چگونه التهاب بر پاسخ به درمان تأثیر میگذارد
اگرچه تعداد روزافزون کارآزماییها دانش را در مورد اثرات ضد التهابی مواد مغذی و الگوهای غذایی افزایش و تقویت میکند، به نظر میرسد تغذیه تأثیر معکوس در سوء تغذیه التهابی دارد. اگر DRM همراه با التهاب سیستمیک رخ دهد، مکانیسمهای التهابی سوءتغذیه را تشدید میکنند. هنگام برنامه ریزی یک مداخله تغذیهای، طبقه بندی سوء تغذیه بیمار بر اساس علت بسیار مهم است، حتی اگر در عمل بالینی چالش برانگیز باشد. نتایج کارآزماییهای بالینی از طبقهبندیهای ESPEN و ASPEN در مورد سوء تغذیه پشتیبانی میکنند، تفاوتهایی را در سطوح نشانگرهای زیستی در سوءتغذیه حاد در مقابل مزمن نشان میدهند و بنابراین تفاوتهایی را در مسیرهای پاتوفیزیولوژیکی فعال در هر یک از این دستهها نشان میدهند. مسیرهای پاتوفیزیولوژیکی مختلف ممکن است توضیح دهند که چرا انواع مختلف سوء تغذیه به حمایت تغذیهای پاسخ متفاوتی میدهند.
آزمایش بالینی - تغذیه درمانی برای بیماران شدیداً ملتهب
بیماران ICU در معرض خطر سوءتغذیه هستند و هنوز برای جلوگیری از اختلال در بهبودی پس از بیماری بحرانی نیاز به تغذیه درمانی دارند. واضح است که فاز و شدت بیماری حاد و پاسخ التهابی از نظر نیازهای تغذیهای و پاسخ به تغذیه درمانی نقش مهمی ایفا میکند. اگرچه در عمل بالینی میتواند چالش برانگیز باشد، اما سازگاری مداوم مدیریت تغذیه در طول دوره بیماری بحرانی بسیار مهم است. با وجود دانش رو به رشد در مورد ارتباط بین التهاب، سوء تغذیه، و پاسخ کم به تغذیه درمانی در بیماران شدیداً ملتهب، یک رویکرد رضایتبخش هنوز نامشخص است. استراتژیهای تغذیهای بحث برانگیز هستند، از جمله سوالات در مورد زمان، مقدار، و راههای تجویز. کارآزماییهای متعددی برای حل و فصل توصیههای متناقض با دستورالعملهای پزشکی در مورد تغذیه درمانی در بیماران شدیداً ملتهب انجام شده است. برخی پیشنهاد کردند تا زمانی که التهاب سیستمیک فروکش نکرده است، از درمان تغذیه خودداری شود.
تغذیه شخصی
علیرغم نتایج امیدوارکننده اخیر و امکان طبقه بندی بیماران، پیامدهای آن برای عمل بالینی هنوز باید مشخص شود. شواهد کنونی نشان میدهد که نیازهای تغذیهای خاص نه تنها بر اساس پارامترهای سنتی مانند وزن بدن، جنس و سن برای محاسبه اهداف کالری، بلکه بر اساس بیماری خاص (مانند بیماریهای همراه و دوره حاد در مقابل مزمن) یا سایر بیماریهای خاص است. شناسایی عوامل زمینهای، مکانیسمها و پارامترهای بیولوژیکی و استفاده از آنها برای بهبود کیفیت تغذیه درمانی به انطباق ایدهآل با نیازهای بیماران کمک میکند.
شواهد فزایندهای وجود دارد که نشان میدهد التهاب و تغذیه قویاً با هم مرتبط هستند: تغذیه بر واکنش التهابی بدن تأثیر میگذارد و التهاب بر تأثیرات تغذیه در سطوح مختلف تأثیر میگذارد. تحقیقات نشان میدهد که بیماران مبتلا به التهاب بالا - از جمله بیماران سرطانی - ممکن است از برنامههای درمانی تغذیهای فعلی بهره نبرند و رویکردهای بهینه برای استفاده از درمان تغذیه در بیماران شدیداً ملتهب هنوز به طور متناقض درک شده است. بر اساس ادبیات موجود، معقول است، با این حال، طبقه بندی بیماران سوء تغذیه بر اساس وضعیت التهابی و پاسخ پیش بینی شده به درمان است. در آینده، رویکردهای تغذیهای شخصی تر باید برای تعیین نوع، مقدار، ترکیب و زمان ایجاد شود. این سازگاریها نشاندهنده گامهای مهم به سمت مدیریت تغذیه فردی، و ارائه درمان تغذیهای مؤثر برای بیمارانی است که به شدت ملتهب هستند و به استراتژیهای تغذیهای موجود پاسخ نمیدهند. تحقیقات آینده باید بر روی این گروه بسیار آسیب پذیر از بیماران در معرض خطر بالای پیامدهای بالینی نامطلوب مرتبط با سوء تغذیه متمرکز شود و سپس مداخلاتی برای تعیین بهترین رویکرد بالینی اعمال شود.
پایان مطلب/.