تاریخ انتشار: شنبه 22 اردیبهشت 1403
کاهش سندرم تشعشع حاد (ARS) با خون بندناف انسان
یادداشت

  کاهش سندرم تشعشع حاد (ARS) با خون بندناف انسان

براساس بررسی انجام شده خون بندناف منبع کمک کننده‌ای برای کاهش سندرم تشعشع حاد می‌باشد.
امتیاز: Article Rating

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، در نگرانی فزاینده در مورد حوادث ناخواسته هسته‌ای بالقوه یا فعالیت‌های مخرب مربوط به دستگاه‌های هسته‌ای/رادیولوژیکی  نمی‌توان اغراق کرد. قرار گرفتن کل بدن در معرض دوزهای از پرتوها می‌تواند منجر به سندرم تشعشع حاد (ARS) شود که در اصطلاح عامیانه به عنوان "بیماری تشعشع" شناخته می‌شود، که می‌تواند به شدت به سیستم‌های مختلف اندام آسیب برساند. پیامدهای درازمدت سلامتی، مانند سرطان و بیماری‌های قلبی عروقی، می‌تواند سال‌ها پس از قرار گرفتن در معرض آن ایجاد شود. شناسایی اقدامات متقابل پزشکی موثر و طراحی یک برنامه درمانی استراتژیک نشان دهنده یک نیاز فوری و برآورده نشده است. مطالعات بالینی مختلف استفاده درمانی از خون بند ناف (UCB) را برای طیف وسیعی از بیماری‌ها، از جمله ARS، بررسی کرده‌اند. 


سندرم تشعشع حاد
به دنبال قرار گرفتن کل بدن در معرض تشعشعات نافذ حاد، مانند پرتوهای γ در طول بلایای رادیولوژیکی یا هسته‌ای در مقیاس بزرگ یا پروتون‌های ناشی از رویدادهای ذرات خورشیدی در طول مأموریت‌های اکتشافی خارج از حفاظت از میدان مغناطیسی زمین، افراد در معرض علائم بالینی ظاهر می‌شوند که در نتیجه ARS نامیده می‌شود. ARS با مجموعه‌ای از پیشرفت‌های فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی پیچیده مشخص می‌شود، افزایش تدریجی دوز جذب شده تشعشع منجر به آسیب به سیستم‌های مختلف اندام می‌شود که می‌تواند منجر به نارسایی چند عضوی و مرگ بالقوه شود. ARS به طور کلاسیک به چهار مرحله تقسیم می‌شود: مرحله پرودرومال، مرحله نهفته، مرحله بیماری آشکار، و مرحله بهبودی یا مرگ. فاز اولیه ARS، مرحله پرودرومال، شامل علائم عمومی و کوتاه مدت است، مانند تهوع، استفراغ، اسهال، بی اشتهایی، تب، از دست دادن مایعات، سردرد و خستگی.


سندرم خونساز (گاهی اوقات به عنوان سندرم مغز استخوان شناخته می‌شود)
قرار گرفتن کل بدن در معرض حاد با دوزهای 2 Gy یا بالاتر به احتمال زیاد باعث ایجاد سندرم خونساز به دلیل کاهش سلول‌های خونی در گردش و سلول‌های بنیادی در اندام‌های سازنده خون می‌شود. با این حال، علائم خفیف ممکن است در دوزهای کمتر از 0.25 Gy رخ دهد. تابش می‌تواند سلول‌های پیش ساز خونساز را عقیم کند و باعث کاهش تعداد گلبول‌های قرمز بالغ، لکوسیت‌ها و پلاکت‌ها شود. به دلیل ناتوانی در جایگزینی سلول‌های خونی در گردش قبلی، تقریباً 3 هفته پس از قرار گرفتن در معرض پرتو، افراد ممکن است عفونت و تب ناشی از فرورفتگی گرانولوسیت‌ها و همچنین خونریزی/خون‌ریزی را در نتیجه تعداد کم پلاکت‌ها تجربه کنند که علت اصلی آن است. 


سندرم گوارشی
سلول‌های دارای تکثیر بالا، مانند آن‌هایی که در کریپت روده یافت می‌شوند، مستعد اثرات حاد تشعشع هستند و قرار گرفتن در معرض کل بدن حدود 10 گرم یا بیشتر معمولاً منجر به علائم گوارشی (GI) می‌شود. از دست دادن یکپارچگی اپیتلیوم روده به علائم بالینی تجربه شده توسط بیمار کمک می‌کند، از جمله استفراغ، اسهال، عفونت‌های باکتریایی، عدم تعادل الکترولیت‌ها و خونریزی شدید دستگاه گوارش. به طور خاص، اثرات مخرب بر فرآیندهای حمل و نقل سلولی، تعادل مایع و الکترولیت را تغییر می‌دهد، در حالی که تجزیه سد مخاطی منجر به عفونت باکتریایی می‌شود. اثرات روی سیستم گوارش می‌تواند تهدید کننده زندگی باشد و بدون مداخله پزشکی ممکن است در عرض 2 هفته منجر به مرگ شود.


سندرم عصبی عروقی
پاتوبیولوژی دقیق سندرم عصبی عروقی نامشخص است. تصور می‌شود که علائم فقط پس از قرار گرفتن در معرض حداقل 20 گرم گری رخ می‌دهند، با برخی از محققان استدلال می‌کنند که ممکن است به دوز نزدیک‌تر به 100 اینچ گری نیاز داشته باشد. در چنین دوزهای بالایی، آسیب به اکثر سیستم‌های اندام رخ می‌دهد. با این حال، آسیب عروق مغزی می‌تواند به سرعت منجر به مرگ شود.


ارزیابی ARS
اولین پاسخ دهندگان باید به طور دقیق افراد مبتلا به ARS یا سندرم‌های مرتبط با ARS را شناسایی کنند تا به طور موثر درمان‌های پزشکی را به موقع شروع کنند. ارزیابی شدت ARS و تریاژ متعاقب آن بیماران در معرض ممکن است دشوار باشد. با این حال، محققان برای غلبه بر این چالش‌ها کار کرده‌اند. محققان ابزاری به نام ابزار Exposure and Symptom Triage (EAST) برای کمک به دسته‌بندی بازماندگان به منظور امکان اولویت‌بندی سریع و مناسب برای درمان و حمل و نقل پیشنهاد کرده‌اند. ابزار EAST یک سند تک صفحه‌ای است که دسته بندی سریع بازماندگان را بر اساس علائم بالینی آن‌ها (ارزیابی شده توسط یک ارائه دهنده پزشکی)، تعداد مطلق لنفوسیت آن‌ها (در صورت وجود) و قرار گرفتن در معرض و اطلاعات پناهگاه آن‌ها را تسهیل می‌کند.


اثرات تاخیری تشعشعات حاد (DEARE)
در حالی که مداخلات فوری می‌تواند اثرات حاد ARS را کاهش دهد، بازماندگان اغلب با چالش اثرات تاخیری قرار گرفتن در معرض تشعشع حاد (DEARE) مواجه می‌شوند. این اثرات تاخیری به‌عنوان شرایط مزمنی ظاهر می‌شوند که بر سیستم‌های اندام متعدد تأثیر می‌گذارند، با تظاهراتی که اغلب ماه‌ها یا حتی سال‌ها پس از مواجهه مشاهده می‌شوند. یکی از قابل توجه ترین DEARE ایجاد عوارض ریوی از جمله پنومونیت و فیبروز است. چنین پاسخ‌های فیبروتیک تأخیری که در ریه‌ها و سایر بافت‌ها مشاهده می‌شود، معمولاً به دنبال دوزهای جذب شده تشعشع از 6 تا 8 اینچ Gy ایجاد می‌شوند.


استفاده از خون بند ناف برای درمان ARS
انتقال خون HUCB اولین بار در سال 1914 توسط جورج روبین در شهر نیویورک انجام شد. نکته مهم، محققان در سال 1938 به ایمنی تزریق HUCB اشاره کرد و بیان کرد که "در بسیاری از تزریق‌های خون بند ناف، یک واکنش نامطلوب، حتی یک افزایش دما حتی تا کسری از درجه وجود نداشته است". قابل ذکر است، خطر GVHD شدید و مرگ و میر مرتبط با پیوند با تجویز HUCB نسبتا کم است. با این حال، GVHD درجه پایین در برخی موارد گزارش شده است. تا سال 1970، M. Ende و N. Ende اولین تزریق HUCB را برای ایجاد پیوند خونساز در یک بیمار مبتلا به لوسمی انجام دادند. پیوند HUCB از آن زمان به‌عنوان درمانی برای طیف وسیعی از بیماری‌ها، از جمله اختلالات خونی، سرطان‌ها، بیماری‌های متابولیک و بیماری‌های عصبی مورد استفاده قرار گرفته است.


مزایای استفاده از خون بندناف
خون بند ناف بر بسیاری از محدودیت‌های سایر منابع (مانند مغز استخوان) غلبه کرده است و منبع جایگزینی برای درمان سلول‌های بنیادی است. برای شروع، خون بند ناف را می توان به راحتی جمع آوری کرد، به روشی که بدون درد و کم خطر برای اهدا کننده باشد. یکی از چالش‌هایی که پیوند مغز استخوان با آن مواجه است، فقدان اهداکنندگان مناسب است، اما خون بند ناف را می‌توان برای استفاده بعدی منجمد کرد، و توسعه «بانک‌های» خون بند ناف امکان نمونه‌های در دسترس را فراهم می‌کند. قابل ذکر است، کنگره ایالات متحده مخازن خون بند ناف ملی (قانون عمومی 109-2129) را برای کمک به بازگرداندن آسیب به مغز استخوان ناشی از یک حمله تروریستی یا یک حادثه هسته‌ای ایجاد کرد.
تنها با قرار گرفتن در معرض تابش 2 گری، آسیب به مغز استخوان و سیستم خونساز ممکن است رخ دهد. همانطور که قبلا ذکر شد، سلول‌های بنیادی مزانشیمی در ایجاد ریزمحیط خون ساز و حمایت کلی از خون سازی ضروری هستند. از طرفی محققان نشان داده‌اند که خون بندناف منبع مفید و کمکی در این شرایط می‌باشد.
پایان مطلب/.

ثبت امتیاز
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیدواژه
کلیدواژه