یادداشت
درمانهای مولکولی برای سرطان کبد
دانشمندان در حال پژوهش و بررسی درمان سرطان کبد با داروهای مولکولی هستند.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، محققان یک بررسی جامع از مطالعات منتشر شده و کارآزماییهای بالینی (MEDLINE) و همچنین نتایج منتشر شده در کنگره و کارآزماییهای بالینی فعال در مورد درمانهای هدفمند در سرطان کبد انجام دادند. ترکیبی از عوامل مختلف و درمان پزشکی همراه با مداخلات رادیولوژیک برای تنظیم HCC پیشرفته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این بررسی همچنین در ترکیب با موقعیتهای کمکی پس از برداشتن یا درمانهای رادیولوژیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. محققان دانش فعلی را برای هر محیط درمانی و ترکیبی که در حال حاضر تحت ارزیابی بالینی بوده یا بوده است، خلاصه کردند. آنها بیشتر نتایج را در پسزمینه دستورالعملهای درمانی فعلی مورد بحث قرار دادند.
عوامل خطر و الگوریتم تشخیصی HCC
به طور کلی، بیشتر بیماریها منجر به ایجاد سیروز کبدی میشوند و خطر ابتلا به HCC را افزایش میدهند. عفونت مزمن هپاتیت B با یکپارچگی ژنومی و بیماری کبد چرب غیر الکلی به ویژه با افزایش خطر HCC، حتی در شرایط غیر سیروتیک مرتبط است. عوامل پایه، مانند سن، جنس و بیماریهای همراه به طور قابل توجهی بر نتایج بالینی بیماران مبتلا به HCC تأثیر میگذارد. همچنین وجود و شدت سیروز به طور قابل توجهی بر پیش آگهی HCC تأثیر میگذارد. سیروز با جبران خسارت کبدی، فشار خون پورتال و اختلال در عملکرد کبد همراه است که همگی منجر به پیامدهای ضعیف تر در بیماران HCC میشوند. با این وجود، وضعیت سلامت کلی بیماران مبتلا به HCC، از جمله وضعیت عملکرد (به عنوان مثال، وضعیت عملکرد گروه انکولوژی تعاونی شرقی)، بر واجد شرایط بودن درمان و پیش آگهی تأثیر میگذارد. با توجه به تأثیر علت شناسی بر نتیجه درمان، مطالعات فعلی در دنیای واقعی تفاوت قابل توجهی را در بقای کلی برای استفاده از atezolizumab/bovacizumab در بیماران مبتلا به HCC مرتبط با ویروس در مقایسه با HCC مرتبط با الکل و بیماری کبد چرب غیر الکلی نشان ندادهاند.
الگوریتم درمانی وابسته به مرحله در HCC
طبقه بندی سرطان کبد کلینیک بارسلونا (طبقه بندی BCLC) به عنوان پرکاربردترین سیستم مرحله بندی برای HCC است. این سیستم طبقه بندی نه تنها گسترش تومور، بلکه عملکرد کبد و وضعیت عملکرد بیمار را نیز در نظر میگیرد و تخمینی از پیش آگهی کلی بقا را بر اساس مرحله تومور ارائه میدهد. برای ارزیابی وضعیت عملکرد، سیستم مرحله بندی BCLC از مقیاس گروه انکولوژی تعاونی شرقی (ECOG) استفاده میکند. ارزیابی عملکرد کبد را میتوان با استفاده از مدل امتیاز بیماری کبدی مرحله پایانی (MELD-Score)، نمره Child-Pugh، و نمره آلبومین-بیلی روبین (ALBI-Score) طبقه بندی کرد. علاوه بر این، فشار خون پورتال عاملی است که در تصمیمگیری برای ارزیابی استراتژیهای درمانی، بهویژه در ارزیابی برداشتن تومور در نظر گرفته میشود.
عوامل درمانی هدایت شده مولکولی فعلی و آینده در درمان سیستمیک HCC
مسیر سیگنالینگ فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (VEGF)
مسیر سیگنالینگ VEGF نقش مهمی برای رگزایی دارد که تشکیل عروق خونی جدید است. به عنوان یک پایه اصلی تومورزایی HCC، این مسیر بی نظم میشود و به رشد و پیشرفت تومور کمک میکند. تشکیل رگهای خونی جدید از بسترهای عروقی از قبل موجود، یکی از مشخصههای اصلی بافت تومورزای کبد است. مهارکنندههای تیروزین کیناز چندهدف (TKIs) که با مهار گیرندههای VEGF (VEGFRs) و گیرندههای فاکتور رشد مشتق از پلاکت (PDGFRs) رگزایی را سرکوب میکنند، جزو اولین درمانهای هدایتشده مولکولی بودند که فعالیت ضد توموری امیدوارکنندهای را در HCC پیشرفته نشان دادند. علاوه بر این، TKIها با مهار آبشارهای مختلف سیگنالینگ پایین دستی از طریق سرکوب تیروزین کینازها مانند Raf، c-kit، FGFR و RET بر رشد تومور تأثیر میگذارند.
ترکیبات بازدارنده نقطه بازرسی ایمنی (CPI) و بازدارندههای ایمن بازرسی
به اصطلاح گیرندههای نقطه ایمونو چک بر روی غشای سطحی لنفوسیتهای T بیان میشوند که برای جلوگیری از تحریک بیش از حد در حالت فیزیولوژیکی، شدت پاسخ ایمنی را تنظیم و حتی کاهش میدهند. در چندین تومور جامد، لیگاندهای ایمونو چک پوینت تنظیم مثبت میشوند، که به گیرندههای نقطه بازرسی روی لنفوسیتهای T متصل میشوند و به سلولهای تومور اجازه میدهند تا با تحمل شدن توسط سیستم ایمنی، از پاسخهای ایمنی ضد تومور فرار کنند. نقاط کنترل ایمنی مهاری، که میتوانند توسط داروها مورد هدف قرار گیرند، عبارتند از: پروتئین 4 مرتبط با لنفوسیت T سیتوتوکسیک (CTLA-4)، پروتئین مرگ سلولی برنامهریزی شده 1 (PD-1)، ژن فعالکننده لنفوسیت 3 (LAG3)، ایمونوگلوبولین سلول T. و دامنه موسین حاوی 3 (TIM-3) و گیرنده ایمنی سلول T با دامنه های Ig و ITIM (TIGIT).
ترکیب مسیر سیگنالینگ VEGF و/یا CPI با TACE
به نظر میرسد ترکیب درمان سیستمیک با یک روش موضعی مانند TACE برای بیماران مبتلا به تومورهای پیشرفته موضعی که دیگر برای برداشتن یا فرسایش مناسب نیستند، مفید باشد. TACE به طور کلی برای بیماران مبتلا به HCC طبقه بندی شده به عنوان مرحله BCLC B توصیه میشود. طبقه بندی BCLC تجدید نظر شده، درمان سیستمیک را که قبلا عمدتاً به بیماران در مرحله BCLC C هدایت میشد، به سمت بیمارانی که قبلاً در مرحله BCLC B (که مهاجرت مرحله درمان نامیده میشود) تغییر مکان داده است. همچنین، مفهوم کاهش مرحله تومور، درمان سیستمیک را برای آن دسته از بیمارانی که با درمان سیستمیک در مرحله BCLC مرحله C آغاز شده و تحت مداخله سیستمیک درمانی به مرحله B BCLC بهبود یافتهاند، تغییر موقعیت داده است، بنابراین آنها کاندیدای احتمالی برای TACE یا درمانهای ابلیتیو موضعی هستند.
درمان کمکی HCC
درمان کمکی برای HCC به درمانهای بعد از جراحی یا فرسایش موضعی برای کاهش خطر عود سرطان اشاره دارد. رویکردهای تحت بررسی در کارآزماییهای بالینی شامل درمان هدفمند و ایمونوتراپی است. درمان کمکی بر اساس عواملی مانند مرحله سرطان، عملکرد زمینهای کبد، عوامل خطر هیستوپاتولوژیک، و سلامت کلی برای هر بیمار اختصاص داده میشود. کارآزماییهای بالینی برای ارزیابی اثربخشی درمانهای کمکی مختلف در بهبود نتایج برای بیماران مبتلا به HCC در حال انجام است.
درمان سیستمیک انکولوژیک نشان دهنده استاندارد مراقبت در درمان HCC پیشرفته در مرحله C BCLC است. با به روز رسانی طبقه بندی BCLC در سال 2022، درمان سیستمیک در حال حاضر برای بیماران مبتلا به HCC مرحله متوسط (مرحله BCLC B) از طریق مفهوم مهاجرت مرحله درمان (TSM). درمان استاندارد تثبیت شده در درمان خط اول، ترکیبی از مهارکنندههای نقطه ایمونو کنترل (مهار نقطه ایمونو چک دوگانه) یا ترکیبی از یک مهارکننده نقطه ایمونو چک و یک آنتی بادی هدایتشده توسط VEGF است. در تنظیم خط دوم یا در مورد موارد منع مصرف در مورد محاصره نقطه ایمونو چک، TKI های شناخته شده در دسترس هستند.
پایان مطلب/.