تاریخ انتشار: دوشنبه 21 خرداد 1403
ارتباط بین هلیکوباکتر پیلوری، میکروبیوتای معده و سرطان معده
یادداشت

  ارتباط بین هلیکوباکتر پیلوری، میکروبیوتای معده و سرطان معده

هلیکوباکتر پیلوری به طور مستقیمی در روند ایجاد و توسعه سرطان معده اثرگذار است.
امتیاز: Article Rating

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، سرطان معده (GC) هنوز یکی از علل اصلی مرگ و میر ناشی از سرطان است و یکی از مسائل مهم بهداشت عمومی در سراسر جهان است. درک مکانیسم‌های اتیوپاتوژنتیک در پشت توسعه GC دارای پتانسیل بسیار زیادی برای متحول کردن درمان و پیش آگهی بیماران است. در شبکه پیچیده استعدادهای ژنتیکی و عوامل محیطی، ارتباط بین هلیکوباکتر پیلوری (H. pylori) و میکروبیوتای معده به عنوان کانون تحقیقاتی جذاب ظاهر می‌شود. بر اساس آخرین فرضیه‌ها، هلیکوباکتر پیلوری پاسخ‌های التهابی و تغییرات مولکولی را در مخاط معده ایجاد می‌کند، در حالی که میکروبیوتای غیر هلیکوباکتر پیشرفت بیماری را تعدیل می‌کند. در این بررسی، محققان وضعیت فعلی مطالعات مربوط به رابطه بین هلیکوباکتر پیلوری و میکروبیوتای معده غیر هلیکوباکتر را در سرطان‌زایی معده تجزیه و تحلیل کردند و مکانیسم‌هایی را که توسط آن دیس‌بیوز میکرواکولوژیک می‌تواند به تغییر بدخیم مخاط کمک کند، برجسته کردند.
میکروبیوتای معده در افراد سالم
کشف کمپیلوباکتر پیلوریدیس در سال 1982 نشان داد که باکتری‌ها می‌توانند در محیط اسیدی معده زنده بمانند و رشد کنند و به طور قطع الگوی معده را به عنوان یک محل استریل برای باکتری‌ها تغییر دهد. بعدها، پیشرفت‌ها در تکنیک‌های توالی‌یابی با توان بالا و نسل بعدی تأیید کرد که معده دارای یک جامعه میکروبی پیچیده معمولی از اندام است و متفاوت از آنچه در سایر بخش‌های دستگاه گوارش یافت می‌شود. میکروبیوتای معده افراد سالم شامل 57 جنس باکتریایی در 8 شاخه می‌باشد که شامل پروتئوباکتری‌ها، فیرمیکوت‌ها، باکتروئیدیت‌ها، اکتینوباکتری‌ها، فوزوباکتری‌ها، اسپیروکت‌ها، تنریکوت‌ها و ساکاریباکتری‌ها می‌شود. شایع ترین جنس‌ها برای هر دسته عبارتند از: استرپتوکوک و ویلونلا (فرمیکوتس)، نایسریا و هموفیلوس (پروتئوباکتریا)، فوزوباکتریوم (فوزوباکتریا)، پرووتلا و پورفیروموناس (باکتروئیدتس) و روتیا (اکتینوباکتریا). جالب توجه است که بیش از 65 درصد از فیلوتیپ‌های باکتری در معده نیز در دهان انسان ساکن هستند.
هلیکوباکتر پیلوری و سرطان
عفونت هلیکوباکتر پیلوری به طور قابل توجهی خطر ابتلا به آدنوکارسینوم‌های غیر کاردیایی را با نسبت شانس کلی (OR) 21.0 افزایش می‌دهد. کلونیزاسیون مداوم معده توسط هلیکوباکتر پیلوری یک فرآیند گام به گام را القا می‌کند که در نهایت می‌تواند به GC تبدیل شود. با توجه به آبشار پیش سرطانی معده، هلیکوباکتر پیلوری در درجه اول باعث انتقال از مخاط طبیعی به گاستریت غیر آتروفیک (NAG) می‌شود. متعاقباً، باعث ایجاد یک سری تغییرات پیشرونده می‌شود که با از دست دادن انواع سلول‌های خاص معده (گاستریت آتروفیک، AG) شروع می‌شود، سپس به متاپلازی-دیسپلازی روده پیش می‌رود و در نهایت به آدنوکارسینوم معده ختم می‌شود. عوامل متعددی ممکن است در ایجاد سرطان معده ناشی از هلیکوباکتر پیلوری نقش داشته باشند، مانند تنوع سویه، پلی مورفیسم ژنتیکی میزبان و تأثیرات محیطی. آلوتیپ‌های مختلف فاکتورهای حدت باکتریایی، به ویژه ژن A مرتبط با سیتوتوکسین (CagA) و آلل‌های خاص سیتوتوکسین A واکوئل کننده الیگومری (VacA)، ارتباط نزدیکی با توسعه GC دارند. ژن CagA سویه‌های بدخیم تر هلیکوباکتر پیلوری را مشخص می‌کند و خطر ابتلا به GC را 1.64 برابر افزایش می‌دهد.
H. پیلوری و میکروبیوتای معده و سرطان
شواهد قوی از نقش بالقوه H. میکروبیوتای پیلوری در سرطان‌زایی معده از مطالعات روی مدل‌های حیوانی پدیدار شد. در موش‌های C57BL/6N آلوده به سویه مشابه هلیکوباکتر پیلوری اما در محیط‌های مختلف (به عنوان مثال، آزمایشگاه چارلز ریور و مزارع تاکونیک)، بروز التهاب شدید، گاستریت و متاپلازی در موش‌های آزمایشگاه چارلز ریور بیشتر از موش‌های آزمایشگاهی بود. کسانی که از مزرعه تاکونیک هستند. نرخ کلونیزاسیون توسط سویه‌های لاکتوباسیلوس به طور قابل توجهی بین دو گروه متفاوت بود، بنابراین نشان می‌دهد که موش‌های رشد یافته در محیط‌های مختلف دارای میکروبیوتای معده مجزا هستند.
در مدل موش تراریخته انسولین-گاسترین (INS-GAS)، موش‌هایی که دارای میکروبیوتای عاری از پاتوژن خاص معده بودند نسبت به موش‌هایی که دارای عفونت مونو هلیکوباکتر پیلوری بودند، ضایعات پیش سرطانی معده شدیدتری ایجاد کردند. کلونیزاسیون با فلور Schaedler's تغییر یافته (یک میکروبیوت محدود به سه گونه، از جمله گونه‌های ASF356 Clostridium، ASF361 Lactobacillus murinus و ASF519 Bacteroides spp.) برای ترویج آتروفی غده یا دیسپلازی در موش کافی بود.
تغییرات میکروبیوتا در طی فرآیند چند مرحله‌ای سرطان زایی معده
تغییرات در ریزمحیط معده، تغییرات در پاسخ‌های ایمنی میزبان، و پیشرفت GC می‌تواند عامل میکرواکولوژی مختلف معده باشد. در اوایل GC، ترکیب میکروبیوتا ممکن است منعکس کننده مراحل اولیه توسعه تومور باشد، با گونه‌های باکتریایی خاص که به طور بالقوه رشد تومور را ترویج یا مهار می‌کنند. با پیشرفت سرطان به مراحل پیشرفته، ریزمحیط تومور دستخوش تغییرات بیشتری می‌شود که می‌تواند بر ترکیب معده تأثیر بگذارد.
اثرات ریشه کنی هلیکوباکتر پیلوری بر میکروبیوم معده و نتیجه بیمار
داده‌ها در مورد اثر ریشه کنی هلیکوباکتر پیلوری بر میکروبیوم معده تا حدودی متناقض هستند. یک متاآنالیز اخیر شامل 9 مطالعه و 546 شرکت‌کننده نشان داد که ریشه‌کنی هلیکوباکتر پیلوری با افزایش تنوع آلفا مرتبط است و ترکیب ترکیبات معمولی غالب در معده سالم را بازیابی می‌کند، مستقل از برنامه درمانی مورد استفاده و طول مدت پیگیری. از آنجایی که کاهش جوامع میکروبی مشترک نشانه خطر GC است، می‌توان این فرضیه را تصور کرد که بازگرداندن فراوانی Firmicutes، Bacteroides، و Actinobacteria ممکن است یکی از مکانیسم‌هایی باشد که توسط آن ریشه کنی هلیکوباکتر پیلوری خطر GC را کاهش می‌دهد. از سوی دیگر، در بیمارانی که بیش از 1 سال پیگیری آندوسکوپی داشتند، ریشه کنی عفونت هلیکوباکتر پیلوری منجر به غلبه اسینتوباکتر پیش التهابی در مخاط جسم معده با کاهش تنوع میکروبی در حدود نیمی از موارد شد. علاوه بر این، پس از ریشه‌کنی هلیکوباکتر پیلوری، فراوانی برخی از باکتری‌هایی که عمدتاً منشأ خوراکی دارند، مانند اکتینومایسس، گرانولیکاتلا یا پپتوسترپتوکوک، با ضایعات پیش سرطانی معده همراه بود، بنابراین خطر GC را به طور قابل‌توجهی افزایش داد. بر اساس شواهد موجود، ارزیابی دقیق نسبت منفعت به خطر فردی باید جایگزین استراتژی بی قید و شرط "آزمایش و درمان" در ریشه کنی عفونت هلیکوباکتر پیلوری شود. معده میزبان یک میکروبیوتای هسته پیچیده است و میکروبیوتای معده هلیکوباکتر پیلوری و غیر هلیکوباکتر ممکن است به جای اینکه به طور مستقل در تغییرات بدخیم بافت‌های معده عمل کنند، مشارکت کنندگان تعاملی باشند. 
اگرچه در سال‌های اخیر پیشرفت‌هایی در شناسایی میکروبیوتای معده انسان صورت گرفته است، اما نتیجه‌گیری قطعی با سوگیری‌های ذاتی مطالعات فعلی مانع شده است. شواهد عمدتاً از مطالعات مورد-شاهدی مشتق می‌شوند که امضاهای میکروبیوتای معده را از بیماران GC و افراد سالم مقایسه می‌کنند. به‌علاوه، بیشتر مطالعات با حجم نمونه کوچک، جمعیت‌های ثبت‌نام‌شده ناهمگن، و تشخیص‌های سرطانی که بین انواع بافت‌شناسی یا درمان‌های قبلی تفاوتی قائل نمی‌شوند، محدود می‌شوند. در نهایت، تحقیقات در مورد ویروم معده و مایکوم نسبت به مطالعات باکتریایی گسترده تر است و تنها در سال‌های اخیر مورد توجه قرار گرفته است.
در وضعیت فعلی دانش محققان، مهم‌ترین سوال این است که آیا تغییرات در ترکیب میکروبیوتای معده باعث ایجاد ضایعات پیش سرطانی معده و GC می‌شود یا خیر، به طوری که ما نتوانیم یک رابطه علّی بین dysbiosis و ایجاد و توسعه استنتاج کرد. پیشرفت GC علاوه بر این، نمی‌توان نتیجه گیری قطعی در مورد اثرات مفید یا مضر ریشه کنی هلیکوباکتر پیلوری بر میکروبیوتای معده گرفت.
پایان مطلب/.
 

ثبت امتیاز
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیدواژه
کلیدواژه