یادداشت
بکارگیری تنوعی از سلولهای بنیادی در سلول درمانی
محققان دریافتهاند که دو مورد از متداولترین روشهای درمانی با سلولهای بنیادی که اغلب به جای یکدیگر استفاده میشوند، حاوی انواع کاملاً متفاوتی از سلولها هستند.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، عصاره استخراج شده از مغز استخوان (BMAC) و سلولهای عروقی استرومایی مشتق از چربی (ADSVF) بیشترین درمان با سلولهای بنیادی برای درمان انواع شرایط در جمعیت عمومی و ورزشکاران هستند. زیرا هر دو بافت به طور متناوب از نظر بالینی مورد استفاده قرار گرفتهاند، با این وجود هنوز ترکیب دقیق و مکانیسمهای عمل آنها به دقت فهرستبندی و مقایسه نشده است. این فقدان اطلاعات مانع از تحقیقات در مورد دوزهای ایده آل شده و اطلاعات نادرستی را ایجاد کرده است. با این حال محققان دانشگاه کالیفرنیا سن دیگو دریافتهاند که این دو منبع از متداولترین روشهای درمانی سلولهای بنیادی هستندکه حاوی انواع کاملاً متفاوتی از سلولها بوده که اغلب به جای یکدیگر استفاده میشوند. نتایج الگوی فعلی "یک سلول، درمان همه" را در درمان سلولهای بنیادی ارتوپدی به چالش میکشد و نیاز به توصیف دقیق تر و عمیق تر درمانهای سلولهای بنیادی تزریقی را قبل از اینکه برای استفاده در بیماران به بازار عرضه شود، برجسته کرد.
مداخلات درمانی مبتنی بر سلول
پیوند بافت مبتنی بر عصاره مغز استخوان اتولوگ (BMAC) و بخش عروقی استرومایی مشتق از چربی (ADSVF) بیشترین مداخلات مبتنی بر سلول برای درمان طیف وسیعی از شرایط ارتوپدی، درد، التهاب، و بیماریهای مخرب عصبی، ایمونولوژیکی و بیماریهای تنفسی و همچنین سایر بیماریها در سراسر جهان است. تاکنون نیز سلول استرومایی مزانشیمی (MSC) به عنوان ماده فعال کلیدی هر دو آماده سازی سلولی BMAC و ADSVF پیشنهاد شده است وشاید به طور گمراه کننده، به عنوان یک "سلول بنیادی" کلیدی به بازار عرضه شده است. این بازار سلول های بنیادی در سال 2021 در سطح جهان 11.9 میلیارد دلار ارزش داشت و پیش بینی می شد که بین سال های 2022 تا 2030 سالانه 11.4 درصد رشد کند. به موازات بازار رو به رشد، تعداد زیادی از آزمایشات بالینی برای بررسی مزایای بالینی پیوند BMAC اتولوگ، حداقل دستکاری شده و ADSVF پدید آمده است. نتایج بسیار بحث برانگیز بوده است زیرا برخی از مطالعات نتایج امیدوارکننده ای را نشان می دهند در حالی که برخی دیگر هیچ تأثیری نشان نمی دهند. شواهد از هر دو طرف به اندازه کافی قوی بوده است به طوری که اظهارات اجماع فعلی طرفی را انتخاب نکرده اند، بلکه می گویند که مطالعات بیشتری مورد نیاز است و تعداد زیادی از نشریات از عدم توصیف عمیق بافت تزریق شده انتقاد می کنند.
شیوه مطالعاتی
محققان جمعیت سلولی کنسانتره آسپیره مغز استخوان اتولوگ (BMAC) و بخش عروقی استرومایی مشتق شده از چربی (ADSVF) را که از همان افراد جمع آوری شده بود، تجزیه و تحلیل کردند. این دو روش درمانی شباهتهای زیادی دارند: تصور میشود هر دو درمان تزریقی مشتق شده از سلولهای خود بیمار (مغز استخوان در ( BMAC و بافت چربی (چربی ADSVF) هر دو حاوی سلولهای بنیادی/استرومایی مزانشیمی (MSCs) هستند که میتواند به عضله، استخوان و سایر بافتهای همبند متمایز شود. به دلیل شباهتهایشان، این دو روش درمانی اغلب بهعنوان «درمانهای سلولهای بنیادی» قابل تعویض به بازار عرضه میشوند و برای درمان طیف وسیعی از بیماریهای اسکلتی عضلانی و پوستی، بهویژه در ورزشکاران حرفهای استفاده میشوند. با این حال، تحقیقات کمی تا به امروز برای توصیف ترکیب و بیولوژی زیربنایی این دو روش درمانی تلاش کرده است. این کمبود اطلاعات مانع از تحقیقات بالینی دقیق در مورد دوزهای ایده آل برای این درمانها شده و به گفته محققان، اطلاعات نادرست را در بازاریابی برای درمان در صنعت سلولهای بنیادی 11.9 میلیارد دلاری تشویق کرده است.
یافتههای حاصل از مطالعه
برای پر کردن این شکاف، محققان 62 جمعیت سلولی BMAC و 57 جمعیت ADSVF را تجزیه و تحلیل کردند تا یک اطلس سلولی ایجاد کنند که بدانند چه انواعی از سلولها در هر درمان وجود دارد، چه ژنهایی در این سلولها فعال هستند و چه پروتئینهایی وجود دارند. اطلس آنها نشان داد که غلظت MSC در فرمولاسیون BMAC بسیار پایین است و به طور کلی، هیچ نوع "سلول بنیادی" قابل مقایسه در هر دو روش درمانی وجود ندارد. در واقع، این دو درمان ترکیبات بسیار متفاوتی داشتند. این ترکیبات BMAC عمدتا از گلبولهای قرمز و سفید بوده و ADSVF عمدتا از سلولهای بافت همبند تشکیل شده بود. علاوه بر این، بسیاری از پروتئینهای مرتبط با عملکرد بازسازی یا غایب بودند یا در غلظتهای بسیار کم در هر دو روش درمانی یافت شدند، که مکانیسم عمل و اثربخشی کلی آنها را زیر سوال میبرد. علاوه بر ارائه یک منبع غنی برای محققان، یافتهها نشان میدهد که مواد فعال در درمانهای بیولوژیکی مانند BMAC و ADSVF باید به طور کاملتر تعریف شوند. آنها همچنین پیشنهاد میکنند که این زمینه به طور کلی باید به سمت سلول درمانیهای استانداردتر حرکت کند، که در آن دوزهای بالینی ضروری غلظت سلول و پروتئین به دقت کمی تعیین شده است. این مطالعه در 12 ژوئیه 2024 در Science Advances منتشر شد
پایان مطلب/.