یادداشت
بازسازی غضروف با استفاده از پیوند سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از خون بندناف انسانی
در این مطالعه از بازسازی غضروف بعد از پیوند سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از خون بندناف آلوژنیک گزارش شده است.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، این مطالعه به مقایسه نتایج بازسازی غضروف در آرتروز زانو (OA) با استفاده از پیوند سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از خون بند ناف انسانی (hUCB-MSC) و میکرودرایلینگ همراه با اوستئوتومی تیبیا بالا (HTO) پرداخته است.
سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از خون بندناف
سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از خون بندناف (hUCB-MSCs) یکی از انواع سلولهای بنیادی هستند که از خون بندناف تازه متولدین استخراج میشوند. این سلولها به دلیل ویژگیهای خاص خود، از جمله توانایی تمایز به انواع مختلف سلولهای بافتی، به عنوان یک منبع امیدوارکننده برای درمانهای ترمیمی و بازسازی بافتها، به ویژه غضروف، شناخته میشوند. از جمله ویژگیها و مزایای hUCB-MSCs میتوان به قابلیت تمایز این سلولها میتوانند به سلولهای غضروفی، استخوانی، چربی و دیگر انواع سلولها تمایز یابند. از جمله خاصیت ضد التهابی hUCB-MSCs میتوانند تولید سیتوکینهای ضد التهابی را افزایش دهند و به کاهش التهاب در بافتهای آسیبدیده کمک کنند. در دسترس بودن بالای خون بندناف دیگر کاربرد این خون است زیرا به راحتی در زمان زایمان جمعآوری میشود و نیاز به تهاجم به بدن مادر ندارداین سلولها دارای پتانسیل بالای ترمیمی هستند زیرا این سلولها میتوانند به ترمیم بافتها و بهبود عملکرد مفاصل کمک کنند. از جمله کاربردهای این سلولها میتوان به درمان آرتروز و نقصهای غضروفی: hUCB-MSCs به عنوان یک گزینه درمانی در ترمیم غضروف و کاهش علائم آرتروز استفاده میشوند. درمان بیماریهای خودایمنی و التهابی: این سلولها به دلیل خاصیت تنظیمکننده ایمنی میتوانند در درمان بیماریهای خودایمنی موثر باشند. تحقیقات علمی: hUCB-MSCs در تحقیقات به عنوان مدلهای مناسب برای بررسی مکانیسمهای ترمیم و بازسازی بافتها مورد استفاده قرار میگیرند. سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از خون بندناف به دلیل ویژگیهای منحصر به فرد خود، به عنوان یک منبع نویدبخش برای درمانهای ترمیمی و بازسازی بافتها به شمار میآیند و پتانسیل زیادی برای بهبود کیفیت زندگی بیماران دارند.
شیوه مطالعاتی
پنجاه و چهار بیمار (60 زانو) شامل 24 نفر (27 زانو) در گروه hUCB-MSC و 30 نفر (33 زانو) در گروه میکرودرایلینگ در این مطالعه شرکت کردند:. هر دو گروه در مقایسه با پایه، بهبودهای معناداری در درد و نمرات عملکردی در 6، 12 و 24 ماه نشان دادند. در 24 ماه، گروه hUCB-MSC به طور معناداری نمرات بهتری داشتند. ارزیابی آرتروسکوپی در 12 ماه بهبود بهتری در ترمیم غضروف در گروه hUCB-MSC نشان داد. در تحلیل زیرگروه بر اساس محل نقص، پیوند hUCB-MSC برای ضایعات قدامی بهبودی برتر در ترمیم غضروف نشان داد. در نتیجه، هر دو درمان برای OA داخلی مؤثر بودند. با این حال، پیوند hUCB-MSC نتایج بهتری از نظر خود گزارشدهی بیماران و بازسازی غضروف نسبت به میکرودرایلینگ داشت. این مطالعه رویکردهای امیدوارکنندهای برای ترمیم غضروف در نقصهای بزرگ زانو به دلیل OA پیشنهاد میکند.
بازسازی غضروف با استفاده از سلولهای بنیادی
بازسازی غضروف با استفاده از سلولهای بنیادی یک رویکرد نوین و امیدوارکننده در درمان نقصهای غضروفی و آرتروز است. این روش شامل استخراج و استفاده از سلولهای بنیادی مزانشیمی (مثل سلولهای بنیادی مشتق از چربی یا مغز استخوان) برای تحریک ترمیم و بازسازی غضروف آسیبدیده میشود. توانایی ترمیم بهتر سلولهای بنیادی میتوانند به سلولهای غضروفی تبدیل شوند و به ترمیم ساختار غضروف ،کاهش درد و بهبود عملکرد کمک کنند. درمان با سلولهای بنیادی میتواند منجر به کاهش درد و بهبود توانایی حرکتی بیمار شود. سلولهای بنیادی میتوانند با ترشح عوامل رشد و سیتوکینها به تحریک فرآیندهای ترمیم طبیعی در بدن کمک کنند. در روش پیوند سلولی، سلولهای بنیادی به طور مستقیم به ناحیه آسیبدیده تزریق میشوند.در این روش، سلولهای بنیادی ابتدا در آزمایشگاه کشت داده میشوند و سپس به غضروف آسیبدیده پیوند میشوند. کیفیت و پایداری غضروف ترمیم شده با کیفیت غضروف تولید شده ممکن است متفاوت باشد و در برخی موارد، غضروف فیبروزی به جای غضروف هیالینی ایجاد شو.د برای به دست آوردن نتایج موثر برای کسب تعداد سلولهای کافی، ممکن است نیاز به تعداد زیادی از سلولهای بنیادی باشد. این روشها معمولاً هزینهبر و به تجهیزات خاصی نیاز دارند. بازسازی غضروف با سلولهای بنیادی یک حوزه تحقیقاتی فعال و نویدبخش است که میتواند راهحلی موثر برای مشکلات غضروفی فراهم کند، با این حال نیاز به تحقیقات بیشتر برای بهینهسازی روشها و ارزیابی نتایج بلندمدت وجود دارد.
آرتروز زانو و راههای درمان آن
آرتروز زانو (OA) یکی از علل شایع درد زانو است. بدون درمان مناسب، این وضعیت تمایل به پیشرفت دارد، زیرا ظرفیت طبیعی برای بهبودی محدود است. تغییر شکل استخوان همراه با نقصهای غضروفی در کوندیل داخلی فمور (MFC) یکی از پاتولوژیهای اصلی است که منجر به افزایش قابل توجه بارهای مکانیکی در ناحیه داخلی زانو میشود. مطالعات بیومکانیکی نشان دادهاند که اوستئوتومی تیبیا بالا (HTO) میتواند بارها را در ناحیه داخلی کاهش دهد و در نتیجه فشار اوج را بر نقصهای موضعی غضروفی مرتبط کاهش دهد. به دلیل این اثرات بیومکانیکی، HTO به تنهایی نتایج کوتاهمدت و میانمدت خوبی ارائه میدهد و به عنوان یک گزینه درمانی مؤثر برای OA داخلی با تغییر شکل استخوان محسوب میشود؛ با این حال، این نتایج با گذشت زمان تمایل به بدتر شدن دارند. نرخ بقای بلندمدت بعد از HTO بین 64 تا 93.2 درصد در 10 سال و 46 تا 85.1 درصد در 20 سال گزارش شده است که نشاندهنده احتمال تبدیل به آرتروپلاستی کامل زانو در بیماران نسبتاً جوان است. همچنین گزارش شده که نقصهای غضروفی میتوانند پس از HTO حتی بدون روشهای بازسازی غضروف، به صورت جزئی یا کامل با غضروف regenerated پوشش داده شوند. با این حال، احتمال پوشش کامل نقصهای MFC رضایتبخش نیست و کیفیت بافت غضروف ترمیم شده (غضروف فیبروزی) مورد سؤال است. برای غلبه بر این محدودیتها و بهبود طول عمر و نتایج جراحی بلندمدت پس از HTO، به طور فزایندهای روشهای بازسازی غضروف پیشنهاد میشوند.
نتیجه گیری
هر دو روش میکرودرایلینگ و پیوند hUCB-MSC همراه با HTO درمانهای مؤثری برای آرتروز داخلی زانو از نظر نتایج رادیولوژیک و بالینی هستند. با این حال، پیوند hUCB-MSC نسبت به میکرودرایلینگ در نتایج خود گزارشدهی بیماران و بازسازی غضروف مفصلی مؤثرتر بود. همچنین، ضایعات قدامی کوندیل داخلی فمور در هر دو گروه بهبود نسبتا بهتری در بازسازی غضروف نشان دادند.
پایان مطلب/.