تاریخ انتشار: شنبه 08 دی 1403
بینش جدید در مورد بیماری نیمن پیک نوع C
یادداشت

  بینش جدید در مورد بیماری نیمن پیک نوع C

نتایج مطالعات نشان می‌دهد که اختلال عملکرد میلوئید، ناشی از دست دادن NPC1، به بیماری نیمن پیک نوع C کمک می‌کند.
امتیاز: Article Rating

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، بیماری Niemann-Pick یک اختلال ذخیره سازی لیزوزومی ارثی است که عمدتاً توسط جهش در ژن NPC1 ایجاد می شود و باعث تجمع چربی در اندوزوم‌ها / لیزوزوم های دیررس می شود و منجر به تخریب پیشرونده عصبی می شود. اگرچه فعال‌سازی میکروگلیال قبل از از دست دادن نورون‌ها انجام می‌شود، هنوز مشخص نیست که آیا از دست دادن پروتئین غشایی NPC1 در میکروگلیا به طور فعال به آسیب‌شناسی NPC کمک می‌کند یا خیر. دانشمندان در مورد بینش جدیدی در مورد مکانیسم‌های Niemann-Pick type  این بیماری عصبی نادر مرتبط با زوال عقل که می‌تواند در دوران کودکی ظاهر شود، گزارش دادند. یافته‌های آن‌ها، بر اساس مطالعات روی موش‌ها، کشت‌های سلولی و بیماران، تاکید می‌کند که التهاب عصبی، که با واسطه سیستم ایمنی مغز انجام می‌شود، نقش مهمی در NPC ایفا می‌کند. علاوه بر این، تحقیقات آنها به یک نشانگر زیستی اشاره می‌کند که به طور بالقوه می‌تواند در پایش بیماری و ارزیابی پاسخ درمانی مفید باشد. به طور خاص، این به مولکولی به نام TSPO اشاره دارد که می تواند با استفاده از توموگرافی انتشار پوزیترون (PET) در مغز شناسایی شود. سرپرست این تیم تحقیقاتی افزود: ما معمولاً زوال عقل را با افراد مسن مرتبط می‌دانیم. با این حال، دمانس‌هایی نیز وجود دارند که در 30 سالگی یا حتی زودتر از آن در کودکان ظاهر می‌شوند و منجر به مرگ می‌شوند، مانند نیمن پیک نوع C. تخمین زده می‌شود که در آلمان حدود 150 نفر به این بیماری نادر تخریب کننده عصبی مبتلا هستند. آنها دارای جهش در یکی از دو ژن خاص هستند که متابولیسم لیپید را تنظیم می‌کنند. این منجر به تجمع مضر مولکول‌های چربی در مغز و سایر اندام ها می‌شود. این به نوبه خود می‌تواند باعث اختلالات حرکتی و همچنین علائم شدید روانی و عصبی از جمله زوال عقل شود.

بیومارکرهای مورد نیاز

اغلب سال ها طول می‌کشد تا NPC با مراجعه های متعدد به پزشکان مختلف تشخیص داده شود. جهش‌های حیاتی به راحتی قابل تشخیص هستند، اما NPC اغلب در ابتدا در نظر گرفته نمی‌شود زیرا این بیماری بسیار نادر است. داروهای خاصی که بر متابولیسم لیپید اثر می‌گذارند می‌توانند علائم را کاهش دهند. با این حال، تاکنون هیچ روش درمانی وجود ندارد که بتواند این بیماری را برای همیشه متوقف کند. اگرچه ما علل ژنتیکی NPC را می‌دانیم، مکانیسم های مربوط به توسعه آن هنوز به خوبی درک نشده‌اند. نتایج محققان اکنون نشان می‌دهد که التهاب عصبی یک عامل تعیین کننده در NPC است. علاوه بر این، محققان TSPO را به عنوان یک نشانگر زیستی بالقوه برای نظارت بر بیماری و پاسخ به درمان شناسایی کرده‌اند.

یک آبشار پاتولوژیک

با تکیه بر نتایج مطالعات قبلی، محققان بر روی میکروگلیا تمرکز کردند. این سلول‌ها متعلق به سیستم ایمنی مغز هستند و بنابراین در مبارزه با عوامل بیماری‌زا و سایر تهدیدات تخصصی هستند. با این حال، در NPC، به نظر می‌رسد که آنها بیشتر از اینکه مفید باشند، ضرر دارند. محققان توانستند نشان دهند که میکروگلیا به‌طور فعال در آسیب‌شناسی NPC با ایجاد یک پاسخ عصبی التهابی مضر در مغز نقش دارد. به طور کلی، این سلول‌های ایمنی را بخشی از یک آبشار پاتولوژیک می توان در نظر گرفت که سایر سلول‌های مغز را نیز درگیر می‌کند و در نهایت منجر به آسیب عصبی می‌شود. هدف از درمان‌های فعلی برای NPC کاهش میزان چربی‌ها در سلول‌ها است، زیرا اضافه بار آنها پاتولوژیک است. یافته‌های این مطالعه بر اهمیت التهاب در NPC تاکید می‌کند. با توجه به این موضوع، محققان معتقدند که ترکیب استراتژی‌های کاهش چربی با تعدیل ایمنی یک رویکرد امیدوارکننده برای درمان های آینده است.

یک نشانگر زیستی بالقوه

پژوهش حاضر مطالعات روی موش‌ها و کشت‌های سلولی را با تجزیه و تحلیل نمونه‌های خون و اسکن PET گرفته شده از بیماران NPC ترکیب می‌کند. پروتئین به اصطلاح translocator یا به اختصار TSPO یک نشانگر رایج برای التهاب در چندین بیماری مغزی است. با این حال، تا کنون، TSPO با فعال شدن میکروگلیال و پیشرفت بیماری در NPC مرتبط نبوده است. محققان به طور خاص دریافتند که بیش فعالی میکروگلیال همانطور که در NPC مشاهده می‌شود در افزایش قابل توجهی در سطوح TSPO منعکس می‌شود. از آنجایی که این مولکول در نیروگاه‌های هر سلول یافت می شود، ظاهراً زمانی که تقاضای انرژی میکروگلیال افزایش می‌یابد وارد عمل می‌شود. بنابراین، TSPO ممکن است به عنوان یک نشانگر برای نظارت بر بیماری عمل کند. یعنی می‌تواند به ارزیابی وضعیت بیماری و پیش‌بینی پیشرفت بیشتر آن کمک کند. علاوه بر این، TSPO ممکن است برای ارزیابی پاسخ به درمان نیز مفید باشد. محققان این را از داده های بیماران تحت درمان با دارویی که می‌تواند علائم NPC را کاهش دهد، نتیجه‌گیری کردند. این ترکیب به نام N-acetyl-L-Leucine، اخیرا توسط مقامات ایالات متحده برای درمان NPC تایید شده است. از نظر محققان این مطالعه TSPO یک مکمل ارزشمند برای مجموعه بیومارکرهایی است که در حال حاضر در سایر بیماری های عصبی رایج تر استفاده می‌شود. ترکیب آنها و آزمایش کاربرد آنها در آزمایشات بالینی بر روی NPC منطقی است.

پت و خون

TSPO را می‌توان با استفاده از اسکن PET، تکنیکی که در کلینیک‌های تخصصی و امکانات تصویربرداری مولکولی موجود است، در مغز تصویربرداری کرد. TSPO می‌تواند هم برای مطالعات بالینی بر روی NPC و هم برای روتین‌های بالینی مرتبط باشد. تصویربرداری PET ممکن است برای بیماران جوان دشوار باشد، زیرا آنها باید در حین اسکنر آرام بمانند. اما محققان نشان دادند که این کار برای افراد مسن‌تر که تحت تأثیر NPC قرار گرفته‌اند امکان‌پذیر است. علاوه بر این، داده‌های حاصل از مطالعات فعلی و قبلی نشان می‌دهد که برخی از سلول‌های خونی ویژگی‌های میکروگلیا را منعکس می‌کنند. به طور خاص، این مربوط به ماکروفاژهایی است که به اصطلاح خواهر و برادر میکروگلیا هستند. ماکروفاژهای خون نیز می‌توانند راهی برای ارزیابی TSPO باشند. سنجش‌های فعلی این مطالعه برای نظارت بر TSPO ممکن است هنوز برای روال بالینی بسیار پیچیده باشد، اما مطمئناً جایی برای توسعه وجود دارد. در نهایت، این نتایج نشان می‌دهد که اختلال عملکرد میلوئید، ناشی از دست دادن NPC1، به بیماری NPC کمک می‌کند و باید برای هدف‌گیری درمانی و نظارت بر بیماری بیشتر مورد بررسی قرار گیرد. یافته‌های محققان نه تنها بینش جدیدی بر مکانیسم‌های اساسی بیماری دارد، بلکه ممکن است پیامدهای عملی برای بیماران NPC نیز داشته باشد.

پایان مطلب./

ثبت امتیاز
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیدواژه
کلیدواژه
دسته‌بندی اخبار
دسته‌بندی اخبار
Skip Navigation Links.