پژوهشگران در طی مطالعاتی به ارتباط پیچیده بین عفونتهای ویروسی، ایمنی بدن و ابتلا به بیماری آلزایمر دست یافتند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، بیماری آلزایمر یکی از پیچیدهترین و رایجترین اختلالات عصبی مرتبط با سن است که میلیونها نفر را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار میدهد. این بیماری که با از دست دادن حافظه، زوال شناختی و در نهایت تخریب عملکرد مغزی همراه است، هنوز علت دقیق و مکانیسمهای آن به طور کامل شناخته نشدهاند. یکی از چالشهای اصلی درک آلزایمر، ماهیت چندعاملی و پیچیدگی مکانیسمهایی است که منجر به پیشرفت این بیماری میشوند. طی سالهای اخیر، پژوهشگران دریافتهاند که عوامل متعددی از جمله ژنتیک، سبک زندگی، تغذیه، و بیماریهای همراه میتوانند در پیشرفت آلزایمر نقش داشته باشند. اما یکی از جنبههایی که اخیراً مورد توجه ویژه قرار گرفته، ارتباط میان سیستم ایمنی، عفونتهای مزمن و آسیبهای عصبی است. یافتههای اخیر نشان میدهند که برخی از ویروسها، مانند ویروس سیتومگال انسانی (HCMV)، میتوانند از طریق تاثیر بر سیستم ایمنی و التهاب، نقش کلیدی در توسعه و پیشرفت آلزایمر داشته باشند.
علاوهبراین، نقش ایمونوگلوبولینها (آنتیبادیها) و میکروگلیاها (سلولهای ایمنی مغز) به عنوان عوامل بالقوه در تخریب بافت عصبی درحال بررسی است. این مولفهها، از طریق تعامل پیچیده با عفونتهای مزمن، میتوانند التهاب مزمن و آسیبهای مغزی را تقویت کنند. در ادامه، به بررسی دقیق این ارتباطات پرداخته میشود.
سیتومگالو ویروس انسانی HCMV
ویروس سیتومگال انسانی (HCMV) یکی از اعضای خانواده ویروسهای هرپس است که اغلب در بدن انسان به صورت نهفته باقی میماند. این ویروس معمولاً در افراد سالم بدون علامت است، اما در افراد با سیستم ایمنی ضعیف میتواند مشکلات جدی ایجاد کند. این ویروس به واسطه تواناییاش در فعالسازی التهاب و تغییرات ایمنی، در بسیاری از بیماریها از جمله بیماریهای قلبی، سرطان، و اکنون طبق تحقیقات اخیر، بیماری آلزایمر نقش دارد. این ویروس میتواند در بافتهای مختلف بدن از جمله دستگاه گوارش و مغز پنهان شود. پژوهشها نشان دادهاند که HCMV از طریق عصب واگ - که یکی از ارتباطات کلیدی بین روده و مغز است - میتواند به مغز منتقل شود. این انتقال، عامل بالقوهای برای آغاز یا تشدید فرآیندهای التهابی در مغز است که به پیشرفت بیماری آلزایمر منجر میشود. التهاب ناشی از HCMV همچنین میتواند میکروگلیاها (سلولهای ایمنی مغز) را بیش از حد فعال کند و آسیب بیشتری به سلولهای عصبی وارد کند.
ایمونوگلوبولین G4 (IgG4)
ایمونوگلوبولین G4 یکی از زیرکلاسهای آنتیبادیهای ایمنی است که در پاسخ به عفونتها و شرایط التهابی تولید میشود. برخلاف سایر انواع آنتیبادیها، IgG4 بیشتر نقش تنظیمی دارد و معمولاً برای کاهش التهاب در بدن فعال میشود. بااینحال، افزایش سطح IgG4 میتواند پیامدهای متناقضی داشته باشد. در مطالعات اخیر مشخص شده است که IgG4 در مناطقی که بیماری آلزایمر پیشرفت میکند، افزایش مییابد. این پدیده ممکن است نشاندهنده پاسخ بدن به عفونتهای مزمنی مانند HCMV باشد که سعی در کاهش التهاب دارد. اما از سوی دیگر، این افزایش ممکن است سیستم ایمنی را مختل کرده و از توانایی بدن برای مقابله با عوامل آسیبزا بکاهد. در نتیجه، واکنشهای ایمنی بدن به سمت آسیبرسانی پیش میروند و به تخریب سلولهای مغزی منجر میشوند.
نقش محوری میکروگلیاهای CD83(+) در مغز
میکروگلیاها، سلولهای ایمنی ذاتی مغز، نقش کلیدی در حفظ سلامت و ترمیم بافت عصبی دارند. بااینحال، در بیماریهای نورودژنراتیو مانند آلزایمر، میکروگلیاها تغییراتی را تجربه میکنند که ممکن است به تخریب سلولهای عصبی کمک کند. یکی از کشفهای جدید در این حوزه، شناسایی میکروگلیاهای CD83(+) است. این نوع خاص از میکروگلیاها به نظر میرسد که در مناطقی از مغز که دچار آسیب ناشی از آلزایمر هستند، تجمع میکنند. این سلولها علاوهبر تنظیم پاسخهای ایمنی، میتوانند از طریق تعامل با ایمونوگلوبولین G4 و همچنین پاسخ به حضور HCMV، به پیشرفت بیماری کمک کنند. پژوهشگران بر این باورند که میکروگلیاهای CD83(+) به عنوان نقطه اتصال بین عفونتهای ویروسی، ایمنی بدن، و التهاب عمل میکنند.
محور روده-مغز: پلی بین عفونت و آلزایمر
محور روده-مغز یک شبکه پیچیده از ارتباطات عصبی، ایمونولوژیک و متابولیک است که سلامت عمومی بدن را تنظیم میکند. عصب واگ، به عنوان یکی از اجزای کلیدی این محور، نقش مهمی در انتقال پیامها بین دستگاه گوارش و مغز دارد. عفونتهای مزمن مانند HCMV در دستگاه گوارش میتوانند از طریق این عصب به مغز منتقل شوند و زمینه را برای التهاب و تخریب عصبی فراهم کنند. حضور HCMV در دستگاه گوارش و سپس انتقال آن به مغز میتواند منجر به فعالسازی میکروگلیاها و تحریک التهاب شود. این فرآیند به تدریج سلولهای عصبی را تخریب کرده و حافظه و تواناییهای شناختی فرد را تحت تاثیر قرار میدهد. این یافته نشاندهنده اهمیت بررسی سلامت دستگاه گوارش در پیشگیری و مدیریت بیماری آلزایمر است.
مطالعات مولکولی و شبکههای چندمقیاسی در آلزایمر
پژوهشهای اخیر بر اساس مطالعات مولکولی و تحلیلهای چندمقیاسی اطلاعات جدیدی در مورد تغییرات سلولی و مولکولی در آلزایمر فراهم کردهاند. این روشها امکان بررسی دقیقتر تغییرات در بیان ژنها و فعالیت سلولهای مختلف در مراحل مختلف بیماری را فراهم میکنند. در مطالعهای که در سال 2024 منتشر شد، پژوهشگران توانستند مسیرهای مولکولی جدیدی را که در پیشرفت آلزایمر دخیل هستند، شناسایی کنند. این مسیرها شامل تغییراتی در فعالیت میکروگلیاها، سلولهای عصبی، و سایر اجزای مغز است. همچنین، این تحلیلها نشان داد که چگونه تعاملات بین سیستم ایمنی و عفونتهای ویروسی میتواند به تخریب سلولی و کاهش عملکرد شناختی منجر شود.
عفونتهای مزمن: کلیدی برای درک آلزایمر
یکی از نکات کلیدی این پژوهشها این است که عفونتهای مزمن ممکن است نقشی بسیار مهمتر از آنچه تاکنون تصور میشد در بیماری آلزایمر داشته باشند. سایتومگالو ویروس و سایر عوامل عفونی میتوانند از طریق تغییر در سیستم ایمنی و التهاب مزمن، محیط مغز را به گونهای تغییر دهند که سلولهای عصبی آسیب ببینند. این دیدگاه میتواند پیامدهای گستردهای برای پیشگیری و درمان آلزایمر داشته باشد. بهعنوان مثال، درمان زودهنگام عفونتهای ویروسی یا تعدیل واکنشهای ایمنی بدن ممکن است پیشرفت بیماری را به تأخیر اندازد یا حتی متوقف کند. علاوهبراین، شناسایی ارتباط بین عفونتها و آلزایمر میتواند به توسعه داروهای جدیدی منجر شود که به طور خاص این مسیرها را هدف قرار میدهند.
پیامدهای بالینی: گامی به سوی درمانهای نوین
این یافتهها مسیرهای جدیدی برای درمان و پیشگیری از آلزایمر پیشنهاد میدهند. یکی از راهکارهای بالقوه، استفاده از داروهای ضدویروسی برای کاهش حضور HCMV در بدن و مغز است. همچنین، تعدیلکنندههای ایمنی میتوانند به کنترل التهاب و جلوگیری از آسیب به سلولهای عصبی کمک کنند. علاوهبراین، پژوهشگران به دنبال توسعه بیومارکرهایی هستند که بتوانند به تشخیص زودهنگام بیماری کمک کنند. برای مثال، سطح IgG4 در خون یا حضور میکروگلیاهای CD83(+) در مغز ممکن است به عنوان نشانگرهای قابل اندازهگیری برای ارزیابی خطر آلزایمر مورد استفاده قرار گیرند.
نتیجهگیری
پژوهشهای اخیر نشاندهنده ارتباط پیچیدهای میان عفونتهای مزمن، ایمنی بدن، و بیماری آلزایمر هستند. این یافتهها تأکید میکنند که آلزایمر تنها یک بیماری عصبی نیست، بلکه نتیجه تعاملات پیچیدهای بین عوامل عفونی، سیستم ایمنی و مغز است. درک بهتر این ارتباطات نه تنها میتواند به توسعه درمانهای مؤثرتری منجر شود، بلکه میتواند به پژوهشگران کمک کند تا راههای جدیدی برای پیشگیری از این بیماری بیابند. با ادامه پژوهشها در این زمینه، امید میرود که بتوان راهکارهایی ارائه داد که کیفیت زندگی میلیونها فرد مبتلا به آلزایمر را بهبود بخشند.
پایان مطلب./