تاریخ انتشار: ﺳﻪشنبه ١٩ فروردین ١٤٠٤
کمبود سلول‌های بنیادی لیمبال و روش‌های بازسازی لیمبوس
یادداشت

  کمبود سلول‌های بنیادی لیمبال و روش‌های بازسازی لیمبوس

چگونه نوآوری‌های علمی به احیای سلامت سطح چشم کمک می‌کنند؟

امتیاز: Article Rating

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، کمبود سلول‌های بنیادی لیمبال (LSCD) یکی از مشکلات پیچیده در چشم‌پزشکی است که به‌ویژه در موارد دوطرفه، به دلیل نبود سلول‌های بنیادی سالم در چشم دیگر، درمان را دشوار می‌کند. لیمبوس، ساختاری انگشت‌مانند در حاشیه قرنیه، نقش حیاتی به‌عنوان مخزن سلول‌های بنیادی لیمبال (LSCs) دارد که برای حفظ شفافیت سطح چشم ضروری هستند. آسیب به این سلول‌ها، ناشی از عواملی مانند سوختگی‌های شیمیایی یا حرارتی، تروما، عفونت و بیماری‌های خودایمنی، می‌تواند به عوارضی چون نو عروق‌سازی، کونژونکتیوالیزاسیون، فیبروز و حتی نابینایی منجر شود. در موارد یک‌طرفه، امکان استفاده از چشم سالم به‌عنوان منبع سلول وجود دارد، اما در موارد دوطرفه، گزینه‌هایی مانند پیوند آلوژنیک از خویشاوند زنده یا اهداکننده فوت‌شده مطرح می‌شود که نیاز به سرکوب سیستم ایمنی و عوارض مرتبط با آن را به همراه دارد. به همین دلیل، پژوهش‌ها به سمت استفاده از سلول‌های جایگزین مانند سلول‌های مخاطی و سلول‌های بنیادی مزانشیمی (MSCs) و همچنین بازسازی لیمبوس با استفاده از داربست‌های نوین پیش می‌روند.

 

ساختار و هموستاز لیمبوس

قرنیه، بخش شفاف مرکزی چشم، برای حفظ بینایی به بازسازی مداوم اپی‌تلیوم خود وابسته است که این فرآیند توسط سلول‌های بنیادی لیمبال در لیمبوس تأمین می‌شود. لیمبوس به‌عنوان یک محیط چندسلولی، شامل شبکه‌ای از اعصاب، عروق خونی، سلول‌های ایمنی و MSCs است که از طریق تعاملات پاراکرینی، هموستاز را حفظ می‌کند. سلول‌های بنیادی لیمبال کوچک و خودنوزا در عمق لیمبوس قرار دارند و با حرکت به سمت سطح، به سلول‌های اپی‌تلیال قرنیه تمایز می‌یابند. این سلول‌ها در الگویی سه‌بعدی (X، Y، Z) به سمت مرکز قرنیه مهاجرت کرده و سلول‌های ازدست‌رفته را جایگزین می‌کنند. در شرایط آسیب شدید، مانند سوختگی شیمیایی، این مخزن تخریب می‌شود و فرآیند بازسازی مختل می‌گردد، که نتیجه آن عوارض جدی مانند نقص اپی‌تلیال مداوم و از دست دادن بینایی است.

 

علل کمبود سلول‌های بنیادی لیمبال

بر اساس مطالعه‌ای روی 738 چشم در یک مرکز تخصصی طی 14 سال، شایع‌ترین علل LSCD شامل آنیریدیا (30.9%)، سوختگی شیمیایی یا حرارتی (20.6%)، استفاده از لنز تماسی (16.8%) و سندرم استیونز-جانسون (10.4%) بودند. در موارد یک‌طرفه، سوختگی‌های شیمیایی بیشترین عامل بودند. سایر علل شامل جراحی‌های قبلی (مانند جراحی پتریژیوم یا گلوکوم)، سمیت دارویی و پمفیگوئید غشای مخاطی هستند. جهش در ژن PAX6 نیز با LSCD مرتبط است که در بیماری‌هایی مانند آنیریدیا و ناهنجاری پیترز دیده می‌شود.

 

رویکردهای درمانی در LSCD یک‌طرفه

در LSCD یک‌طرفه، از چشم سالم به‌عنوان منبع اتولوگ استفاده می‌شود. یکی از روش‌های رایج، پیوند اتوگرافت کونژونکتیوال لیمبال (CLAU) است که شامل برداشت بخشی از قرنیه، لیمبوس و کونژونکتیوا از چشم سالم و پیوند آن به چشم آسیب‌دیده است. این روش به دلیل استفاده از سلول‌های خود بیمار، نیاز به سرکوب ایمنی را حذف می‌کند، اما خطر ایجاد LSCD در چشم اهداکننده وجود دارد. در مطالعه‌ای، ترکیب CLAU با غشای آمنیوتیک (AM) در 10 چشم با LSCD یک‌طرفه، بهبود اپی‌تلیال و افزایش حدت بینایی را نشان داد. روش دیگر، پیوند ساده اپی‌تلیال لیمبال (SLET)، از قطعات کوچک لیمبال استفاده می‌کند که روی AM قرار گرفته و به قرنیه منتقل می‌شوند. این روش خطر آسیب به چشم سالم را کاهش می‌دهد و نوآوری‌هایی مانند SLET بدون چسب (G-SLET) و SLET با کمک فمتوسکند نتایج مثبتی داشته‌اند.

 

رویکردهای درمانی در LSCD دوطرفه

در موارد دوطرفه، که هیچ چشم سالمی وجود ندارد، پیوند آلوژنیک از خویشاوند زنده یا اهداکننده فوت‌شده انجام می‌شود. روش‌هایی مانند پیوند اپی‌تلیال لیمبال کشت‌شده آلوژنیک (ACLET)، پیوند کراتولیمبال آلوگرافت (KLAL) و پیوند ساده اپی‌تلیال لیمبال آلوژنیک (Allo-SLET) استفاده می‌شوند. ACLET شامل کشت سلول‌های لیمبال از اهداکننده روی داربست و انتقال آن به چشم بیمار است و میزان موفقیت آن تا 81.7% گزارش شده است. KLAL از نوار 360 درجه لیمبال اهداکننده فوت‌شده استفاده می‌کند که با برداشت مکانیکی توسط میکروکراتوم، یکنواختی بهتری پیدا کرده است. با این حال، نیاز به سرکوب ایمنی سیستمیک، عوارضی مانند نارسایی کلیه و کبد را به همراه دارد. Allo-SLET نیز با برداشت بیوپسی لیمبال از اهداکننده، اپی‌تلیالیزاسیون را در 96% موارد در ابتدا نشان داد، اما این میزان در 36 ماه به 50% کاهش یافت.

بازسازی لیمبوس با منابع سلولی جایگزین

 

برای غلبه بر محدودیت‌های پیوند آلوژنیک، منابع سلولی جایگزین مانند سلول‌های مخاطی و MSCs بررسی شده‌اند. سلول‌های مخاطی، به‌ویژه از دهان، در روش‌هایی مانند پیوند کشت‌شده اپی‌تلیال مخاط دهانی (COMET)، پیوند مستقیم مخاط (MGT) و پیوند ساده مخاط دهانی (SOMT) استفاده می‌شوند. COMET، که در سال 2004 معرفی شد، شامل کشت سلول‌های مخاطی روی AM است و تا 67% ثبات سطح چشم را بهبود می‌بخشد، اما نو عروق‌سازی و شفافیت کمتر آن چالش‌هایی ایجاد می‌کند. MSCs، که از منابعی مانند مغز استخوان، بافت چربی و بند ناف استخراج می‌شوند، به دلیل خواص ضدالتهابی، ضد عروق‌سازی و ترمیمی، گزینه‌ای جذاب هستند. در کارآزمایی بالینی، پیوند MSCs آلوژنیک میزان موفقیت 76.5 تا 85.7% را بدون نیاز به سرکوب ایمنی نشان داد. این سلول‌ها می‌توانند از طریق تزریق داخل استرومایی یا زیرکونژونکتیوال یا با استفاده از حامل‌هایی مانند AM-فیبرین منتقل شوند.

 

داربست‌های زیستی و مصنوعی

بازسازی لیمبوس نیازمند داربست‌های مناسب برای حمایت از سلول‌ها است. غشای آمنیوتیک انسانی (HAM) به دلیل خواص ضدالتهابی و شباهت به قرنیه، پرکاربرد است، اما کیفیت متغیر اهداکنندگان و هزینه‌های نگهداری آن محدودیت‌هایی دارد. فیبرین، به‌عنوان یک داربست زیست‌تخریب‌پذیر، در محصولاتی مانند Holoclar موفقیت 66 تا 90 درصدی نشان داده است، اما تخریب سریع و استفاده از مواد حیوانی چالش‌هایی هستند. داربست‌های لیمبال بدون سلول (دسلولاریزه) و بی‌سلول (آسلولار)، که ساختار سه‌بعدی طبیعی لیمبوس را حفظ می‌کنند، با حفظ ماتریکس خارج‌سلولی (ECM)، گزینه‌های نویدبخشی هستند. برداشت یکنواخت لیمبال با میکروکراتوم، دسلولاریزاسیون ملایم و بازسلول‌سازی با MSCs نتایج مثبتی در بازسازی نشان داده است. داربست‌های مصنوعی مانند پلیمرهای سیلک فیبروئین و پلی‌اتیلن گلیکول نیز به دلیل قابلیت تنظیم و حذف خطر انتقال بیماری، در حال توسعه هستند.

 

درمان‌های کمکی و ژن‌درمانی

درمان‌های کمکی مانند قطره‌های پلاسمای غنی از پلاکت (PRP) با تأمین فاکتورهای رشد، به بهبود زخم‌های قرنیه و لیمبوس کمک می‌کنند. PRP در مطالعات بالینی، بهبود نسبی را در 60% بیماران LSCD نشان داده است. ژن‌درمانی نیز رویکردی نوظهور است؛ برای مثال، کاهش CREB-5 مهاجرت LSCs را مختل می‌کند، در حالی که MMP13 با افزایش IFNβ، ترمیم را تقویت می‌کند. دستکاری ژن‌هایی مانند PAX6 و استفاده از secretome MSCs نیز در بازسازی لیمبوس مؤثر بوده است.

 

نتیجه‌گیری

بازسازی لیمبوس فرآیندی پیچیده است که نیازمند رویکردی چندجانبه شامل برداشت دقیق لیمبال، دسلولاریزاسیون بهینه و استفاده از منابع سلولی مناسب است. نوآوری‌هایی مانند برداشت مکانیکی، داربست‌های بدون سلول و MSCs، همراه با ژن‌درمانی و درمان‌های کمکی، افق‌های جدیدی را در درمان LSCD گشوده‌اند. با این حال، مطالعات بالینی بیشتری برای تأیید اثربخشی این روش‌ها لازم است تا راه‌حل‌هایی پایدار برای بازگرداندن بینایی ارائه شود.

پایان مطلب./

ثبت امتیاز
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیدواژه
کلیدواژه
دسته‌بندی اخبار
دسته‌بندی اخبار
Skip Navigation Links.