پژوهشها نشان میدهند که سلولهای سرطانی با استفاده از آرژنین و تولید پلیآمینها در ماکروفاژهای توموری، موجب سرکوب سیستم ایمنی و تقویت فرار ایمنی میشوند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، پژوهشگران به بررسی نقش متابولیسم آرژنین و پلیآمینها در تنظیم پاسخهای ایمنی و پیشرفت سرطان پرداختهاند. مطالعات نشان میدهند که سلولهای سرطانی و ماکروفاژهای مرتبط با تومور نیز از آرژنین برای تولید پلیآمینها استفاده میکنند. این پلیآمینها به بقای ماکروفاژها در محیط اسیدی تومور کمک کرده و به تنظیم عملکرد میتوکندری و حفظ آنها میپردازند. این فرآیندها به تقویت ویژگیهای سرکوبکننده ایمنی ماکروفاژها و حمایت از رشد تومور منجر میشوند.
نقش میکروبیوم در تنظیم متابولیسم آرژنین و عملکرد ماکروفاژها
تحقیقات نوین نشان دادهاند که میکروبیوم روده نقش قابلتوجهی در تنظیم دسترسی به آرژنین و متابولیسم آن در بدن ایفا میکند. برخی از باکتریهای رودهای میتوانند آرژنین را مصرف یا تولید کنند و این موضوع بر میزان در دسترس بودن آن برای سلولهای ایمنی مانند ماکروفاژها تأثیر میگذارد. اختلال در ترکیب میکروبیوم روده در بیماران مبتلا به سرطان میتواند به افزایش مصرف آرژنین توسط باکتریها یا کاهش سنتز آن منجر شده و در نتیجه، تعادل متابولیکی ماکروفاژها را مختل کند. این ارتباط بین میکروبیوم و متابولیسم آرژنین زمینهای جدید در مطالعات سرطان و ایمنی ایجاد کرده که میتواند در آینده به راهکارهای درمانی مبتنی بر تنظیم میکروبیوم منتهی شود.
تداخل متابولیسم پلیآمینها با درمانهای ایمنیدرمانی
یکی از چالشهای مهم در درمانهای ایمنیدرمانی سرطان، مقاومت ذاتی یا اکتسابی برخی از بیماران نسبت به داروهای ایمنیدرمانگر است. مطالعات اخیر نشان دادهاند که متابولیسم پلیآمینها میتواند با مسیرهای سیگنالینگ ایمنی تداخل داشته باشد و در برخی موارد، کارایی ایمنیدرمانی را کاهش دهد. بهعنوان مثال، تجمع پلیآمینها در محیط توموری میتواند بیان گیرندههای مهاری روی سلولهای T مانند PD-1 را افزایش دهد و باعث مهار عملکرد آنها شود. این یافتهها نشان میدهد که ترکیب مهارکنندههای پلیآمین با داروهای ایمنیدرمانی میتواند یک استراتژی درمانی مؤثر برای غلبه بر مقاومت دارویی در برخی بیماران باشد.
نقش فاکتورهای هیپوکسیک در تحریک مسیر آرژنین–پلیآمین
در محیط میکروتومور، کمبود اکسیژن یا هیپوکسی یکی از عوامل کلیدی در بازبرنامهریزی متابولیکی سلولهای ایمنی و سرطانی است. هیپوکسی از طریق فعالسازی فاکتورهایی مانندHIF-1α میتواند بیان آنزیمهایی نظیر آرژیناز و ODC را افزایش دهد و به فعال شدن مسیر آرژنین–پلیآمین منجر شود. این وضعیت نهتنها به تقویت تحملپذیری ایمنی در محیط توموری کمک میکند، بلکه باعث بقای بیشتر سلولهای سرطانی در شرایط نامطلوب میشود. کنترل شرایط هیپوکسی یا مهار فاکتورهای مربوط به آن میتواند در مهار این مسیر متابولیکی و مقابله با فرار ایمنی نقش حیاتی ایفا کند.
پتانسیل استفاده از بیومارکرهای متابولیکی برای پیشبینی پیشآگهی
پیشرفت در فناوریهای اُمیکس و تحلیل متابولومیک این امکان را فراهم کرده است که ترکیبات متابولیکی خاصی مانند پلیآمینها و متابولیتهای آرژنین بهعنوان بیومارکر برای ارزیابی پیشرفت بیماری و پیشبینی پاسخ به درمان مورد استفاده قرار گیرند. افزایش سطح برخی پلیآمینها در سرم یا بافتهای توموری میتواند با پیشآگهی ضعیف در بیماران مبتلا به سرطان مرتبط باشد. همچنین، تحلیل الگوهای بیان ژنهای دخیل در مسیر آرژنین میتواند در تعیین فنوتیپ ایمونولوژیک تومور و انتخاب درمان هدفمند مؤثر واقع شود. بهکارگیری این بیومارکرها در کنار سایر شاخصهای بالینی میتواند گامی مهم در جهت شخصیسازی درمان سرطان باشد.
اثرات متقابل سلولهای سرطانی و سلولهای ایمنی در بستر میکروتوموری
یکی از ابعاد پیچیده فرار ایمنی در سرطان، تعامل متقابل میان سلولهای سرطانی و انواع سلولهای ایمنی درون میکرو محیط تومور است. سلولهای سرطانی قادرند با ترشح مولکولهایی همچون سایتوکاینها، کموکاینها و متابولیتهای خاص، عملکرد سلولهای ایمنی را سرکوب کنند یا جهت آن را به نفع بقا و رشد خود تغییر دهند. این تعاملات بهویژه با ماکروفاژهای مرتبط با تومور، سلولهای Tتنظیمی و سلولهای دندریتیک، ساختار پیچیدهای از پیامرسانی و تنظیم متقابل ایجاد میکند که امکان حذف مؤثر سلولهای سرطانی توسط سیستم ایمنی را از بین میبرد. در چنین شرایطی، شناسایی و هدفگیری این شبکههای ارتباطی، بهویژه در مراحل ابتدایی بیماری، میتواند در کنترل و حتی پیشگیری از متاستاز تومور نقش حیاتی ایفا کند.
تنوع فنوتیپی ماکروفاژها و نقش آن در پیشرفت سرطان
ماکروفاژهای مرتبط با تومور برخلاف درک سنتی از عملکرد ایمنی آنها، میتوانند به دو فنوتیپ عملکردی عمده تقسیم شوند: M1 و M2 . فنوتیپM1 به عنوان نوع ضدتوموری شناخته میشود که توانایی تولید نیتریک اکسید و سایتوکاینهای التهابی دارد. در مقابل، فنوتیپM2 نقش حمایتی در تومور دارد و از طریق ترشح فاکتورهای رشد، آنژیوژنز و سرکوب ایمنی، مسیرهای رشد تومور را تسهیل میکند. تومورها با القای تغییر فنوتیپ ماکروفاژها از نوع M1به M2، قادرند یک میدان محافظ برای خود ایجاد کنند. درک عمیقتری از مکانیسمهای تنظیم این تغییر فنوتیپی، امکان توسعه درمانهایی را فراهم میکند که از طریق بازبرنامهریزی ماکروفاژها بتوانند عملکرد ضدتوموری آنها را بازیابی کنند.
ارتباط بین استرس اکسیداتیو، متابولیسم پلیآمینها و تحمل ایمنی
پژوهشها نشان دادهاند که افزایش پلیآمینها در محیط میکروتوموری با ایجاد تعادل جدیدی در استرس اکسیداتیو سلولی همراه است. پلیآمینها میتوانند با کاهش سطح رادیکالهای آزاد و مهار مسیرهای آپوپتوز، به بقای سلولهای سرطانی کمک کنند. این مکانیسم علاوه بر اثرات مستقیم روی سلولهای توموری، باعث کاهش فعالیت سلولهای کشنده طبیعی و سلولهای T سیتوتوکسیک میشود. در چنین حالتی، تحمل ایمنی افزایش مییابد و واکنشهای مؤثر ایمنی در برابر سلولهای توموری مختل میشوند. تداخل استرس اکسیداتیو و مسیرهای متابولیکی، زمینهای مهم برای تحقیقات آینده در حوزه ایمنیدرمانی ایجاد کرده است.
امیدهای نوین با استفاده از نانوحاملها برای هدفگیری متابولیسم در تومورها
در سالهای اخیر، فناوری نانو به عنوان ابزاری مؤثر برای انتقال داروهای هدفمند به سلولهای سرطانی معرفی شده است. استفاده از نانوحاملهایی که قابلیت شناسایی ماکروفاژهای M2 یا سلولهای سرطانی خاص را دارند، میتواند به تحویل دقیق مهارکنندههای متابولیسم آرژنین یا پلیآمین منجر شود. این روش نهتنها اثرات سیستمیک داروها را کاهش میدهد، بلکه موجب افزایش کارایی درمان و کاهش مقاومت دارویی میشود. پیشرفت در طراحی نانوذرات هوشمند، امکان آزادسازی دارو در پاسخ به شرایط خاص محیط تومور (مانند pH اسیدی یا هیپوکسی) را نیز فراهم کرده است که میتواند تحولی در درمانهای ترکیبی سرطان ایجاد کند.
نتیجهگیری
متابولیسم آرژنین و پلیآمینها نقش مهمی در تنظیم پاسخهای ایمنی و پیشرفت تومور دارند. سلولهای سرطانی و ماکروفاژهای مرتبط با تومور از این مسیرهای متابولیکی برای فرار از پاسخهای ایمنی و تقویت رشد تومور استفاده میکنند. هدفگیری این مسیرها میتواند به توسعه راهکارهای درمانی جدید برای مقابله با سرطان منجر شود.
پایان مطلب./