تاریخ انتشار: شنبه 03 اسفند 1392
دکتر پرویز اصفهانی ؛ پیشکسوت عرصه پزشکی
یار دیرین دکتر کاظمی آشتیانی موسس پژوهشگاه رویان

  دکتر پرویز اصفهانی ؛ پیشکسوت عرصه پزشکی

پیشکسوتان عرصه پزشکی را از یاد نبریم. همان هایی که با کمترین امکانات در شهرستان ها کار خود را آغاز کردند و هم اكنون با تلاش هاي شبانه روزي در گسترش علم پزشكي تلاش مي کنند.
امتیاز: Article Rating

به گزارش بنیان، دکتر پرویز اصفهانی پس از قبولی در دانشکده داروسازی دانشگاه تهران، در سال 1347 موفق به اخذ مدرک دکترا شد.

ایشان پس از اخذ دکترا یک دوره یک ساله آزمایشگاه های تشخیص مواد غذایی را گذراند و بعد از آن به استخدام وزرات بهداری درآمد و به ریاست آزمایشگاه مواد خوراکی، آشامدنی و آرایشی اهواز منصوب شد.سپس به استان لرستان منتقل شد و در خرم آباد آزمایشگاهی تاسیس کردند که هنوز هم پابرجا است.

سه سال بعد از تاسیس آزمایشگاه، طی اعلام دانشگاه تهران برای جذب نیرو از میان متخصصین پاتوبیولوژی، دکترهای داروساز و دامپزشک، ایشان به تهران آمد و پس از انجام امتحان کتبی و مصاحبه شفاهی موفق به کسب مدرک قبولی شد.
دکتر اصفهانی سه سال به کسب علم و دانش در دانشکده بهداشت دانشگاه تهران گذراند و موفق به کسب درجه MS PH در پاتوبیولوژی شد.

این پزشک و محقق برجسته برای اخذ PHD انگل شناسی ، نورولوژی و قارچ شناسی از دانشگاه تهران اقدام کرد و پس از گذراندن دوره PHD موفق به کسب این مدرک شد. آنچه در زیر می خوانید حاصل مصاحبه ما با این پزشک و فعال عرصه پزشکی است.

آقای دکتر اصفهانی برای ما بفرمایید در حال حاضر کجا مشغول فعالیت هستید؟

هنگامی که دانشگاه ها در زمان تصدی جناب آقای دکتر مرندی در وزارت بهداشت با یکدیگر تلفیق و تبدیل به دانشگاه علوم پزشکی ایران،  تهران و شهید بهشتی شد از آنجائی که رئیس آزمایشگاه بودم و با توجه به درجاتی که داشتم عضو هیات علمی شدم. سپس روسای وقت با توجه به شناختی که از من داشتند تقاضا کردند به عنوان رئیس آموزش در دانشکده علوم پزشکی فعالیت کنم.

فعالیت در دانشکده بسیار مشکل بود.در کنار فعالیت های کاری،  تدریس عملی و تئوری در زمینه میکروب شناسی بالینی هم انجام می دادم.

از راه اندازی پژوهشگاه رویان جهاد دانشگاهی برای ما بفرمایید. مرحوم دکترکاظمی آشتیانی را می شناختید؟

بنده و دکتر کاظمی آشتیانی و دکتر وثوق با یکدیگر دوست بودیم. دوستان پس از مطالعات گسترده به این نتیجه رسیده بودند که یک مرکزی را برای انجام فعالیت های سلول های بنیادی و ناباروری راه اندازی کنند. وقتی با من مشورت کردند به آنها گفتم بسم الله بگویید و حتما شروع کنید وهر کمکی هم که از من بربیاید کوتاهی نخواهم کرد. شاید در ساخته شدن پژوهشگاه رویان جهاد دانشگاهی نقش بسیار کوچکی داشتم اما امیدوارم خدا این را از من قبول کند .

من نمی گویم که شخص مهمی هستم اما از خدا میخواهم که این خدمات را برای عاقبت به خیری من بپذیرد.

فعالیت های گسترده ای داشته اید.این روند فعالیت برای شما دشوار نیست؟

در گذشته از ساعت 7 صبح تا 2 شب مشغول به فعالیت بودم و در حال حاضر هم با وجود ضعف های جسمانی ناشی از کهولت سن هنوز مشغول تدریس و فعالیت های مختلف هستم و ساعت کاری بنده از  7 صبح تا 9 شب است، اما دوست دارم از کوچکترین کمکی در این عرصه به جامعه علمی کشور دریغ نکنم.

تفاوت و میزان پیشرفت علم پزشکی در کشور از ابتدا که شما وارد این عرصه شدید تا کنون را چطور ارزیابی می کنید؟

از آنجائی که علاوه بر رئیس آزمایشگاه، معاون بهداشتی سازمان بهداری استان لرستان هم بودم در نتیجه به ادارات تابع آموزش بهداشت محیط، اداره بیماری های واگیر دار و غیر قابل واگیر نظارت داشتم از انواع و میزان بیماری های شایع در کشور مطلع هستم. یکی بیماری های واگیردار که اوایل خدمت با آن مواجه شدم، بیماری سل بود که در استان لرستان فراوان بود و متاسفانه در اثر عدم رعایت بهداشت محیط و بهداشت فردی میزان این بیماری افزایش پیدا کرد.در همان زمان با کمک سایر همکاران موفق شدیم این بیماری را کنترل کنیم. در آن زمان اینگونه بیماری ها فراوان بروز و ظهور پیدا می کرد اما به لطف خدا و آموزش ها و پیشگیری ها درحال حاضر بسیار کمتر دیده می شود.

دوستان شما از فعالیت های شبانه روزیتان برای کمک به عشایر می گویند. در این باره هم برایمان توضیح دهید.

بله. به دلیل علاقه شخصی که به عشایر و زندگی آنها داشتم دوره ای همراه عشایر مهاجرت می کردم و مانند آنها  شب ها را در چادرمی گذراندم. در این مهارجرت ها ، آب آشامیدنی عشایر را تصفیه می کردم تا آن ها از آب سالم استفاده کنند و در طول زمان به آنها آموزش می دادم که چطور می توانند از آب سالم استفاده کنند تا به بیماری های انگلی دچار نشوند. همچنین واکسیناسیون کودکان را با توجه به گروه سنی آنها انجام می دادم.

وبا هم در گذشته عامل مرگ بسیاری از افراد بود. در اینباره هم تجربه ای دارید؟

تخصص من میکروب شناسی بود و یک دوره را در مرکز "وبا" گذرانده بودم و آشنایی کامل به عامل میکروب و هم به پیشگری وبا داشتم و در یک دوره که این بیماری در سطح استان بسیار گسترده شد و اپیدمی پیدا کرد توانستیم با لطف خدا و همکاری دوستان آن را کنترل کنیم.

بیماری میکروبی شاخص دیگر، جذام نام داشت که در فصل سرما در لرستان و به خصوص منطقه شمال که به کرمانشاه منتهی می شد شایع شده بود. بعد از اینکه این بیماری را شناسایی و بیمار یابی کردیم مرکز جذام راه اندازی کردیم که در آن موقع کمک قابل توجهی به مردم کرد.

مرکز هاری لرستان را هم شما راه اندازی کرده اید. در این باره برایمان توضیح دهید.

بیماری هاری به دلیل وجود سگ های ولگرد در لرستان و در فصل سرما شایع بود . پس از برخورد با یک بیمار مبتلا به هاری که با زنجیر بسته شده بود و قصد حمله به  ما را داشت، اقدام به درمان این بیمار کردیم. اما تنها این فرد نبود که یک بار به این مرض دچار شود و دیگران در اما باشند بلکه با توجه به شرایط استان از این قبیل اتفاقات زیاد دیده می شود که سرانجام با کمک افراد محلی منطقه اشخاصی را انتخاب کردیم و توسط این افراد و باکمک انستیتو پاستور مرکز هاری را راه اندازی کردیم که این اقدام هم با موفقیت به پایان رسید اما من اینها را از جانب خودم نمی بینم بلکه لطف و کمک خدا و همکاری و همت دوستان هم در به نتیجه رسیدن این فعالیت ها بسیار موثر بود.

پایان مطلب/

ثبت امتیاز
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیدواژه
کلیدواژه