دکتر امیرعباس هدایتی اصل؛ اکثر اهالی محک او را می شناسند. وی ریاست بخش پیوند بیمارستان محک را برعهده دارد.
دکتر هدایتی، فوق تخصص خون و انکولوژی کودکان ، متولد سال 51 و متاهل است. او سال 81 در بخش پیوند مغز استخوان بیمارستان شریعتی تحت نظر پرفسور اردشيرقوام زاده، بنيان گذار مديكال انكولوژي و پيوند سلول هاي بنيادي در ايران کارخود را شروع کرد و از 86 در بیمارستان محک مشغول خدمت است .
دکتر هدایتی برای ما از ارزش پیوند گفت. وی معتقد است موفقیت پیوند از خون بندناف یا مغزاستخوان و یا حتی خون محیطی بستگی به شرایط بیمار و انتخاب درست بیمار دارد.
آقای دکتر هدایتی لطفا برای ما بفرمایید آیا پیوند سلول های بنیادی تاثیری در بهبود شرایط بیماران صعب العلاج دارد؟
شیمی درمانی و رادیو تراپی بخشی از کار درمان بیماران سرطانی است اما گاهی اوقات، کلون یا سلول بدخیم است و نیاز به تعویض دارد. مثل زمین کشاورزی که علف های هرز سال به سال ممکن است بزرگتر و پیشرفته تر شوند و نیاز هست تا به روش های بیولوژیک و غیربیولوژیک سمپاشی شود گاهی بدن نیز دچار علف هرز می شود و باید آن را ریشه کن کرد و گاهی اوقات باید خاک این زمین را تعویض و خاک بدون آفت به آن وارد کرد.
بحث پیوند هم همین است. پیوند روزهایی است که سرنوشت را باید از سر نوشت!
با سلول درمانی و پیوند خیلی از امیدهایی که نا امید شده بودند شاید به زندگی امیدوارتر شوند.
این سلول های بنیادی از چه قسمتی از بدن جدا می شوند؟
خدا وقتی انسان ها را خلق کرد، back up برایشان فرستاد. سلول های بنیادی خون بندناف در بچه هایی که به دنیا می آیند بخشی از این back up هستند و قدرت تمایز یافتگی دارند و در صورت ایجاد بیماری سرطانی می توانند در خانه هایی که لازم هست بنشینند و نقاط آسیب دیده را ترمیم کنند.
در بزرگسالان هم، محققان اخیرا متوجه شده اند که این back up در کجا قرار دارد. سلول های بنیادی ، CD 34 + و از آن اختصاصی تر CD133+ را به تازگی متوجه شده ایم که در کجا قرار دارند و علاوه بر توانایی تمایز، به طرف هر بافتی که ما هدایتشان کنیم می توانند حرکت کنند.
این هدایت اگر به سمت خوب باشد، مطمئنا نتیجه مطلوب را هم خواهد داشت.
از بخش پیوند محک برای ما بگویید.
از 15 سال پیش آقای دکتر قوام زاده، کودکان مبتلا به تالاسمی و آنکولوژی را در بیمارستان شریعتی دربخش پیوندی که راه اندازی کرده بودند تحت درمان قرار می دادند و دوسال پیش بخش پیوند سلول های بنیادی کودکان آنجا هم راه اندازی شد.
مشکل همیشگی این بود که بچه ها از یک مرکز کودکان به بیمارستان بزرگسالان ارجاع می شدند و در آن بخش اگر بچه دوباره بیماریش عود و مشکل پیدا می کرد مجدد به مرکز خودش باید باز می گشت. انتقال از یک مرکز به مرکز دیگر هم مشکلات خاص خود را داشت لذا نیاز به مرکزی بود که در کنار شیمی درمانی، رادیوتراپی ، کاردرمانی و اقدامات اولیه ، اقدامات بعدی یعنی پیوند و حتی اگر بعد پیوند بیماری عود کرد را پوشش دهد و مختص کودکان باشد.
خوشبختانه با عنایت خداوند به محک، مرکز پیوندی با این سطح استاندارد که در هیچ مرکزی در کشور وجود ندارد افتتاح شد و این افتتاح مدیون خیری بود که نوه اش بیماری ALL داشت و به لطف خدا درمان ها کارساز شد.
از وی خواهش شد هزینه ای که می خواهد صرف امور خیر برای نوه اش کند، به راه اندازی بخش پیوند اختصاص دهد که حدود یک میلیارد و نیم شد.
سیستم هواساز، اتاق کلین و ... همه از بالاترین درجه استاندارد برخوردار است.
بخش معماری، بخش سیستم هوارسان و فیلتراسیون و بخش برق، کنترل ، اتوماسیون و سیستم تصویری ارتباط با بیماران همگی در بهترین شرایط استاندارد است.
تعداد تخت های پیوند شامل 14 اتاق کاملا ایزوله بدون هیچ ارتباط با محیط بیرون است و سیستم صوتی و تصویری آن لاین با سیستم ایستگاه پرستاری دارد.
حتی در لابه لای کاشی های داخل راهروها ، اتاق ها و حتی دور شیرآلات از سیمان استفاده نشده و از چسب های اپوکسی استفاده شده تا از تولید هرگونه قارچ جلوگیری شود چون قارچ برای بیماری که نقص سیستم ایمنی دارد مضر است.
اتاق ها دارای SAFTY BOX است تا حتی سرم بیمار از آنجا به اتاق وارد شود.
برای بخش پیوند محک تمام اجناس حتی گوشی معاینه را خیرین اهدا کرده اند و توانسته ایم از کمک آنها بهره مند شویم.
پرسنلی که در این بخش قرار هست کار کنند آیا دوره آموزشی گذرانده اند؟
بله. آموزش پرسنل را هم به طور جداگانه در دستور کار قرار دادیم. پرسنل پرستاری را که با آنکولوژی کودکان کار کرده بودند، داروهای شیمی درمانی را می شناختند و عوارض آن را می دانستند انتخاب و با 60 ساعت کلاس آموزشی برای پیوند آماده کردیم.
از الفبا تا جدیدترین مطالب راجع به پیوند را به آنها آموزش دادیم.
جداسازی سلول های بنیادی برای پیوند هم در خود محک صورت می گیرد؟
دقیقا همین طور است. دستگاه CELL CEPERATOR (جداکننده سلول های بنیادی) را به صورت تفاهمنامه مشترک از پژوهشگاه رویان گرفتیم تا بتوانیم سلول های بنیادی را از خون محیطی بگیریم و نیاز نباشد حتی از مغز استخوان نمونه گیری کنیم.
آیا فقط از خون محیطی برای پیوند استفاده می کنید؟
برای پیوند در کودکان از منابع مختلف استفاده می شود. منابع می توانند خون بندناف ، سلول های بنیادی خون محیطی یا سلول های بنیادی مغزاستخوان باشد. این سلول ها می تواند از خود بیمار به خودش و از دیگری به بیمار پیوند شود.
کدام روش بهتر است؟
هر روش پیوند سلول های بنیادی یک سری فواید دارد. مثلا خون محیطی چون سلول های رسیده تری دارد زودتر سبز می شود و پیوند می گیرد اما سلول مغز استخوان طول می کشد تا برسد.
خون بندناف نارس تر اما خالص تر است به همین دلیل واکنش ها و مشکلات بعد از پیوند آن کمتر است.
مارکر CD133 و CD34 سلول های خون ، خالص هستند که مشکلات پیوند و واکنش های بیماری پیوند علیه میزبان را کمتر دارند.
مثلا اگر قرار است پیوند خون بندناف انجام شود باید به روش صحیح صورت گیرد.
بیمار و کسی است که قرار است از پیوند سود ببرد باید صحیح انتخاب شود. میزان سلولی که خون بندناف به ما می دهد بسیار مهم است. از آنجا که سلول های بنیادی خون بندناف خالص تر است و سلول هایT کمتری دارد و واکنش های بعد از پیوند، نسبت به خون محیطی و مغز استخوان را کمتردارد خوب است.
پیوند از خون بندناف، بیماری پیوند علیه میزبان که واقعا برخی مواقع بیمار را ناتوان می کند و بیمار از انجام عمل پیوند پشیمان می شود را ندارد.
خون بندناف دردسترس است و راحت تر گرفته می شود با یک یا دو پله اختلاف از نظر تطابق HLA برای غریبه هم قابل استفاده است.
اگر بیمار حدود 30 کیلو باشد و جفت حدود 80 تا 100 سی سی خون و بالای یک میلیارد سلول بدهد خوب است و لازم نیست که مغز استخوان از فرد یا از اهدا کننده بگیریم.
اما ممکن است در برخی بیماری ها که ما می خواهیم یک اثر پیوندعلیه بدخیمی کوچکی داشته باشیم تا سلول های بدخیم را از نظر مسائل ایمنولوژیک از بین ببرد ممکن است در خون بندناف خیلی نبینیم چون سلول های T کمتری دارد.
دومین عیب خون بندناف این است که اگر لازم باشد کمک پیوند بزنیم، دهنده نداریم و از نوزاد هم که دیگر نمی توان خون گرفت.
معتقدیم در بچه ها مسائل بدخیمی مقداری اثرات ژنتیکی بیشتری دارد. اختلال کروموزومی بیشتر است. اگر در این بچه که لوسمی در سه سالگی گرفته ، خون بندنافش را استفاده کنیم ممکن است این اختلال کروموزومی در آن خون بندناف موجود باشد.
در بیماری های متابولیک نیز، اگر بیماری متابولیک در خون بندناف ذخیره شده وجود داشته باشد مشکل درست می شود.
برای پیوند به افراد غیر هم همین مشکل ممکن است وجود داشته باشد لذا باید برای پیوند و ذخیره سازی دقت شود.
از سوی دیگر برخی نژادهای خاص مثل نژاد کاکازین یا نژاد یهودی را می گویند از خون بندنافشان استفاده نکنیم چون ثابت شده بیماری های متابولیک در این قشر بیشتر است.
خون بندناف ذخیره شده، 4 یا 5 سال بعد پیوند مشکلات خود را نشان می دهد.
اینکه مقداری دیر سبز می شود هم یک مشکل است چون ممکن است تا سیستم ایمنی ریکاوری کند عفونت ایجاد شود.
نه برای پیوند از خون بندناف باید عجله و نه باید آن را رد کرد بلکه باید انتخاب و پروتکل انتخابی درست باشد.